پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

دغدغه اصلی پرهنگ، فرهنگ است. اما به سیاست، اقتصاد، جامعه و... هم سرک می‌کشد.
پرهنگ بیشتر از نوشته‌های خودم پر شده است، هر چند از نوشته‌های دیگران نیز خالی نیست.
ارادتمند؛ علی اصغر جوشقان‌نژاد

تاريخ پرهنگ
آخرین نظرات
عضوی از راز دل

۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۱ ثبت شده است

حیات فکری و سیاسی امامان شیعه؛ اثر ارزشمند رسول جعفریان

به تازگی فصل مربوط به امیرالمومنین و امام حسن مجتبی علیه السلام را خوانده ام.

زبان کتاب اندکی از سطح عمومی بالاتر است، اما در عین حال جذاب مانده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۱ ، ۰۷:۳۱
علی اصغر جوشقان نژاد

اگر مبارزه های جامعه اسلامی را به دو دسته بیرونی و درونی تقسیم کنیم، مبارزات درونی جامعه پیچیده تر و طولانی تر خواهد بود. هنگامی که یک دشمن بیرونی در مقابل ما قرار گرفته باشد، طیف های مختلف جامعه همگرا می شوند و در مقابل آن می ایستند. اما در مبارزات درونی، دشمن واقعی به راحتی مشخص نمی شود و همین مسئله، ابهام را بیشتر و اتحاد را کمتر خواهد کرد.

در مبارزات درونی چه باید کرد؟

شاید مهمترین مسئله در مبارزات درونی جامعه، شناختن مرز بین نفاق و ضعف ایمان است. بعضی افراد در جامعه دچار سست ایمانی هستند و به همین دلیل مواضع و عملکردی اشتباه در کارنامه آنها دیده می شود، حال آنکه بعضی دیگر این مواضع را از روی نفاق درونی خود اتخاذ کرده اند. آیا باید هنگام مواجهه با این دو گروه یکسان برخورد کرد؟

به نظر نگارنده، مهم تر از مبارزه با نفاق، مبارزه نکردن با دیگر مومنان است. چه اینکه در زمان رسول اکرم نیز، با بسیاری از منافقان هرگز به معنای مصطلح ما مبارزه نشد. نه آنکه نفاق نیازی به مبارزه ندارد، بلکه مبارزه با نفاق بسیار با کفر ستیزی متفاوت است.

تفاوت های مواجهه با کفر، نفاق و ضعف ایمان:

در مبارزه با دشمن خارجی، لازم است دشمن به وضوح شناخته و معرفی شود. اما در مبارزه با منافقان، چه بسا نباید او را با عنوان منافق علم کرد.

در مبارزه با دشمن خارجی، تیر مستقیم به سمت دشمن شلیک می شود و حذف او در مقابل نظر قرار دارد. اما در هنگام مبارزه با منافقان، تنها با روشنگری و آموزش دقیق ایمان و آموزه های ایمانی می توان پیروز شد. حمله کردن به منافقان معمولاً دردی را دوا نمی کند و حتی با پاسخ های ایشان همراه می شود که به پیچیدگی بیشتر شرایط می انجامد.

از دیگر سو، افراد سست ایمان نباید به خاطر این ضعف درونی شان از بین مومنان طرد شوند. هر چند تحلیل های اشتباه و عملکردهای مخالف مصلحت از سست ایمان ها سر می زند، اما لازم است با سعه صدر بالا پذیرفته شوند و در دایره وسیع خودی ها قرار گیرند.

شاید یکی از ابعاد آیه شریفه «اشداء علی الکفار و رحماء بینهم» همین نکته است. در بیان رهبری معظم نیز، کلید واژه «جذب حداکثری» چنین معنایی را به ذهن متبادر می سازد.

با این روش، نیازی به قضاوت در مورد نفاق یا ضعف ایمان افراد نیز نخواهد بود. یکی از لغزشگاه هایی که به طور معمول مومنان در آن می غلتند، قضاوت نابه جا در مورد سایرین است. اگر نحوه برخورد ما با منافقان و مومنان سست ایمان، تا حدود زیادی مشابه باشد، طبیعتاً نیازی به قضاوت نداریم. در هر دو حالت باید با گشاده رویی اقدام به تذکر دلسوزانه کنیم و آموزه های ایمانی صحیح را گسترش دهیم؛ بدون آنکه کسی را به آسانی از دایره مومنان بیرون بیاندازیم.

*

پی نوشت:

1. طبیعتاً برای یافتن مصداق منافق به هیچ وجه نباید به سراغ منافقینی که در اردوگاه اشرف اسکان داشتند رفت. چه اینکه اینان «دو رو» نیستند و ظاهر و باطن شان یکی است؛ خراب.

2. یکی از بهترین نمونه های مواجهه با منافقان، رفتارهای شهید مظلوم بهشتی است با بنی صدر. البته به یاد داشته باشید که در آن برهه، شهید بهشتی و بنی صدر اینگونه که ما اکنون می شناسیم شناخته شده نبودند.

3. جهت حفظ امانت: جرقه این نوشته با شنیدن یکی از سخنرانی های حجت الاسلام پناهیان زده شد که به طور گذرا دوران مبارزه جامعه اسلامی را به سه دوره مبارزه با کفر، مبارزه با نفاق و مبارزه نکردن مومنان با یکدیگر تقسیم کردند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۱ ، ۲۰:۰۴
علی اصغر جوشقان نژاد

پلیس راننده متخلف را نگه می دارد.
- گواهینامه؟
- ندارم!
- بدون گواهینامه رانندگی می کنی، از چراغ قرمز هم رد می شوی؟
- خب قانون برای کسانی است که گواهینامه دارند! ضمن اینکه من اصلاً این قانون شما را قبول ندارم. به نظر من چراغ آبی برای ایستادن بهتر است چون حس آرامش به راننده می دهد اما قرمز...
***

همه آنهایی که روزه نمی گیرند، یکسان نیستند. بعضی مسافرند، بعضی بیمارند، بعضی عذرهای دیگری دارند و البته بعضی نیز از سر ضعف ایمان روزه را ترک می کنند. به یقین، حجم دسته آخر، نسبت به همه کسانی که به روزه معتقدند (چه آنانکه عذری دارند و روزه نمی گیرند و چه آنها که می گیرند) بسیار اندک است.

اما چرا اسلام روزه خواری در ملا عام را ممنوع اعلام کرده و برای آن جریمه هایی نیز پیش بینی نموده است؟

مخالفان (که غالباً در همان دسته حداقلی هستند) استدلال را به سطحی مبتذل و نازل می کشانند که:

- اسلام خواسته است دل روزه دارانش با دیدن روزه خواری دیگران آب نشود.

- اسلام می خواهد مردم را به زور به بهشت بفرستد.

- اسلام اصلاً چنین حرفی نزده و این ابداع حکومت آخوندهاست!

و این سطح استدلال، اضافه می شود به حق آزادی در جامعه و نتیجه آن طبیعتاً غیرعقلانی بودن این دستور است.

اما به نظر می رسد که حکمت این حکم شرعی (که قبل از جمهوری اسلامی هم بوده است) چنین مسائلی نباشد. چرا که اگر در منزل خودتان در مقابل روزه داران دیگر، مشغول غذا خوردن شوید (هر چند پسندیده نیست) اما هیچ حد و تعزیری برایش مشخص نشده است. از دیگر سو، روزه خواری معذورین و مخالفان روزه هر دو یکسان دیده می شود.

پیش از آنکه به ریشه این حکم در اسلام بپردازیم، باید به این نکته اشاره شود که بدون توجه به دلیل و حکمتی که ما برای قوانین می یابیم، لازم است قوانین را رعایت کنیم. اگر کسی قانونی را به دلیل آنکه دلیلش را نمی داند یا با آن مخالف است زیر پا بگذارد، قطعاً خلاف عقل عمل کرده است و جامعه را به سمت تشویش و هرج و مرج برده است.

اما به نظر نگارنده، منع اسلام از روزه خواری در محضر عموم، در دو خواسته دین ریشه دارد:

اول: مراعات حال افراد سست ایمان

دوم:حفظ ظاهر جامعه

همه مومنین و روزه داران، به طور قطع در یک سطح ایمان قرار ندارند. اسلام ترتیبی داده است که منافقان و معاندان نتوانند با جوسازی های خود افراد ضعیف تر را ناامید کنند یا تحت تاثیر قرار دهند. حکم ارتداد نیز حکمتی مشابه دارد. ارتداد برای کسانی مصداق می یابد که پس از کافر شدن، کفر خود را به صورت علنی اعلام کنند. در منع از روزه خواری نیز، در محضر عموم جامعه بودن منجر به برخورد می شود تا حاشیه امنی برای افراد سست ایمان فراهم شود.

حفظ ظاهر جامعه نیز اهمیت چندگانه دارد. اول آنکه ظاهر جامعه، بسیار در روحیه افراد آن جامعه اثرگذار است. برای درک بهتر این موضوع باید به تفاوت واقعیت و احساس آن توجه کرد. به عنوان مثال امنیت و احساس امنیت دو مقوله متفاوت است. ممکن است در جامعه ای، امنیت واقعی (وابسته به میزان دزدی و تجاوز و قتل) بسیار کمتر از ایران باشد، اما به دلیل تبلیغ و حفظ مناسب بعضی ظواهر،  در آنجا بیش از ایران احساس امنیت کنیم.

به علاوه، ظاهر جامعه به عنوان یک ابزار تبلیغی مهم در اختیار موافقان و مخالفان جامعه دینی است. بنابراین دین نمی خواهد ابزاری که می تواند در اختیار حامیانش باشد، توسط مخالفانش استفاده شود.

همچنین توجه به ظاهر جامعه، یک فضای مناسب برای تربیت نسل های بعدی ایجاد می کند که در جوامع بد ظاهر! این فضا به سختی فراهم می شود.

البته بدیهی است که هیچ کس نمی تواند اسلام را به ظاهربینی متهم کند. چرا که اگر چندی از احکام دینی به ظواهر نظر افکنده است، در عوض حجم بسیار بیشتری از دستورات دین، باطن افراد و جوامع را مد نظر قرار داده است. خود دستور به روزه داری، یک دستور ظاهری نیست و از این جمله عبادات باطنی در اسلام بسیار بیش از آن است که بتوان آنها را شمرد.

در مقابل اسلام با این سطح از فرامین ثابت کرده که همه جانبه به انسان و جامعه نظر داشت است. نه آنکه فقط باطن را ببیند و ظاهر را فرای آن کند؛ و نه آنکه ظاهر آن همه اهمیت پیدا کند که باطن فراموش شود.

***

مبارزه با روزه خواری در پیشگاه جامعه، برای حفظ سلامت جامعه اسلامیست. پس بهترین کسانی که می توانند (و باید) این مبارزه را انجام دهند، اعضای همان جامعه هستند. چه خوب است اگر خود ما برای حل این مشکل دست به کار شویم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۱ ، ۱۷:۲۲
علی اصغر جوشقان نژاد