پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

دغدغه اصلی پرهنگ، فرهنگ است. اما به سیاست، اقتصاد، جامعه و... هم سرک می‌کشد.
پرهنگ بیشتر از نوشته‌های خودم پر شده است، هر چند از نوشته‌های دیگران نیز خالی نیست.
ارادتمند؛ علی اصغر جوشقان‌نژاد

تاريخ پرهنگ
آخرین نظرات
عضوی از راز دل

۲ مطلب در تیر ۱۳۸۵ ثبت شده است

هیتلر دوباره برخواسته و جنگ جهانی سوم آغاز شده است. آدم‌ها با ناباوری دوباره  شاهد کشتارهای خونین و بی‌ثمری هستند که پیش از این نیز تجربه شده بود. این تنها یکی از تصاویری است که مخالفان شبیه‌سازی انسان از فجایع محتمل‌الوقوع ارائه داده‌اند. آیا نتیجه شبیه‌سازی خشم گسترده الهی برای دخالت انسان در آفرینش را بهمراه خواهد داشت؟ لااقل، دستگاه فرطوط و منزوی کلیسا، این‌طور اعتقاد دارد. موضوع شبیه‌سازی انسان بطور روزافزون تبدیل به بحث داغ فیلسوفان گشته است. بلندپروازی، دخالت در خلقت، طمع  عمر جاودان و برتر یا مرحله‌ای طبیعی از دستاوردهای معمول علمی؟  حتی آد‌‌م‌هایی که چندان دوست ندارند به این موضوع‌ها فکر کنند تصدیق می‌کنند که این مساله می‌تواند موضوع جالبی برای فیلم‌های هالیوودی یا رمان‌های جنجالی میلیون دلاری باشد. برای عده‌ای نیز شاید، شبیه‌سازی در حد تفنن حاصل از بازگشت رقاصه  محبوب به‌درک واصل‌شدشان باشد، نه جنجالی‌تر.

خصوصیات و استعدادهای فیزیکی هر انسان در واحدهایی با نام کروموزوم کد می‌شود، با داشتن سلول‌هایی از هر موجود زنده می‌توان به این کروموزوم‌ها دسترسی پیدا کرد. در تولید مثل عادی، کروموزوم فرزند، می‌تواند برخی خصوصیات را از پدر، برخی را از مادر ارث ببرد یا حتی ژن‌هایی که از نسل‌های پیش آمده و بصورت خصوصیات خفته حفظ شده‌اند. هر کروموزوم می‌تواند به تعداد اندکی، ژن‌های جهش‌یافته داشته باشد که کاملا با ژن‌های پدر و مادر خود متفاوت باشد. اما در فرایند شبیه‌سازی انسان، هدف تولد انسانی است که از لحاظ ژنتیکی کاملا یکسان با نمونه سلول اولیه باشد اما چرا باید تصور نمود که دو انسان با خصوصیات ژنتیکی یکسان، رفتاری کاملا مشابه با یکدیگر دارند؟ درست است که برخی خصوصیات رفتاری نیز از طریق پدر و مادر به فرزندان منتقل می‌شود و این در برخی از فرمایشات بزرگان دینی ما آمده است اما این‌ها چیزی فراتر از یک استعداد اولیه که آدمی می‌تواند با نیروی اختیار خود آنها را پرورش داده یا منزوی سازد، نیست. و غیر از این، چه دلیل محکمی جود دارد که انتقال این استعدادهای رفتاری، از طریق کروموزوم باشد؟ درصورت اعتقاد به ساختاری دووجهی برای انسان، یعنی یک وجه فیزیکی و یک وجه فرامادی که از آن به روح تعبیر می‌کنیم آیا نمی‌توان انتظار داشت که جایگاه ثبت و بروز این استعدادها، همان روح آدمی باشد؟ شاید تصور انسان‌های یکسان‌رفتار از شبیه‌سازی، بی‌ارتباط با آن نحله فلسفی که کلیه رفتارهای آدمی را تابعی از محیط او می‌داند، نباشد. از این دیدگاه، رفتارهای انسان بصورت معلولی صرف از محیط دربرگیرنده او از پدر و مادر و دوستان گرفته تا شرایط آب‌وهوایی جغرافیای محل زندگی‌اش و اوضاع سیاسی اجتماعش و ... می‌باشد. البته همه عوامل یادشده در رفتار آدمی بی‌تاثیر نیستند اما هدیه بزرگ الهی به انسان یعنی، اختیار می‌تواند تمام این عوامل را تحت شعاع قرار دهد چنانچه مستندات آشکار تاریخی گواه بر این ادعا وجود دارد.

برگردیم به فیلم‌های هالیوودی. اکنون در چند قرن بعد که نه، تنها در چند سال بعد از این قرار داریم. شرکت معظمی وجود دارد که کار پردرآمدش شبیه‌سازی حیوان یا انسان (هرکدام که پولتان برسد) می‌باشد. آنها پس از فراهم آوردن شرایط رشد سلول شبیه‌سازی شده اولیه، حتی خاطرات موجود مورد نظر شما را نیز به این نطفه، تزریق می‌کنند. تعجب نکنید، دقیقا از همین کلمه استفاده می‌شود: تزریق. خاطره، تزریق می‌شود. نمی‌دانم چرا برخی دوست دارند در مورد دستاوردهای علمی بشر اینطور اغراق کنند. آنهم در شرایطی که هر از چند وقت دستگاه زلزله سنج جدیدی کشف می‌شود و شکوه این کشف تنها تا زلزله بزرگ بعدی و ناکامی دستگاه مذکور دوام می‌آورد. البته مقصودم این نیست که زلزله را هیچگاه نمی‌توان بر پایه شواهد فیزیکی قابل پیش‌بینی تشخیص داد، بحث ما در مورد لاف و بزرگ‌نمایی است. اکنون کدام دانشمند می‌تواند ادعا کند که بدرستی معنای خاطره و منشا و چیستی آن را می‌شناسد تا برسد به ساخت خاطره یا بازیابی آن و در مرحله بعد تزریق آن! و آن هم تزریق در نطفه!.

نباید سخت گرفت، اینها فقط به خاطر ضرورت سینمایی این آثار آورده شده است. چه ضرورتی؟ قضیه این است که قرار است یکی، من باشد یا من یکی دیگر باشم. اصلا قرار است مرگ را دور بزنیم. من با مرگ می‌روم اما زود برمی‌گردم یا اصلا نمی‌روم یا قسمتی از من می‌رود، قسمتی از من می‌ماند. شاید این آخری از همه بار دراماتیک بیشتری داشته باشد. بهرحال نسخه‌های متفاوتی وجود دارد، براحتی می‌توان یک فیلم با 5 پایان مختلف، که اخیرا مد شده روی دی‌وی‌دی زد. اما چرا وجود یک نفر با خصوصیات ژنتیکی همانند من، متناظر می‌شود با نمردن من؟ این چه دلیلی می‌شود بر اینکه هنگام مرگ، روح من کاملا قبض نشود و به دنیای دیگر نرود؟ و آن موجود دیگر چرا باید با من مرتبط باشد؟ چون ژن‌هایش شبیه ژن‌های من است؟ مگر این نیست که چهاروماه و اندی پس از شروع مراحل جنینی، با لطف الهی در جنین یادشده، روح دمیده می‌شود و این روح یک انسان کامل و مستقل با همه ملزوماتش را فراهم می‌آورد؟ تولید مثل سنتی نداشته‌ایم، درست. اما آیا این دلیل بر این می‌شود که این موجود بدنیا آمده، روح مستقلی نداشته‌باشد؟ تعبیری چنین ژنتیک‌محور و فیزیکی از آدم، واقعا قابل توجه است. خصوصا آنجایی که نه در فیلم‌های هالیوود بلکه میان اندیشمندان و جامعه‌شناسان و فیلسوفان رایج شود و گذشته بر اینها، امر بر کلیسا مشتبه شود.

همانطور که متوجه شده‌اید در اینجا نخواسته‌ایم در باب درستی اخلاقی شبیه‌سازی انسان صحبت کنیم که بحث دیگری است، فقط خواستیم بپرسیم چرا اصل ماجرا اینطور منحرف شده و به گوش جهان می‌رسد؟

 امضاء: سید علی بزرگ زاده


و اما بعد:

خداوندا، نچ‌نچ‌های ما را بعد از دیدن جنایات اسرائیل در نوار غزه، بلندتر از نچ‌نچ‌های مادر بزرگ‌هایمان هنگام دیدن نمونه‌های مشابه قرار بده! آمین.

۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۸۵ ، ۱۳:۱۳
علی اصغر جوشقان نژاد

 

 

 

دولت غنا پس از آن‌که یکی از ملی‌پوشان فوتبال این کشور روز شنبه گذشته در جام جهانی ۲۰۰۶آلمان از پرچم اسرائیل برای ابراز شادی از پیروزی این تیم استفاده کرد، رسما از جهان عرب عذرخواهی نمود.

به گزارش ایرنا به نقل از خبرگزاری فرانسه، به‌ گزارش روز پنجشنبه خبرگزاری فرانسه از آکرا، «نانا آکوفو آدو» وزیر امور خارجه غنا گفت: ما سفرای کشورهای جهان عرب را دعوت کردیم و به آنها توضیح دادیم که اقدام «جان پانتسیل» (مدافع تیم ملی غنا) به هیچ وجه بیانگر موضع رسمی این کشور نبوده است.

این مقام غنایی افزود: این حرکت یک اقدام انفرادی از سوی فردی بود که مفهوم این کار را درک نمی‌کرد.

پانتسیل که برای باشگاه اسرائیلی «هاپوئل تل آویو» بازی می‌کند، پس از به ثمر رسیدن هر دو گل غنا مقابل جمهوری چک در شهر کلن آلمان، با بیرون آوردن پرچم رژیم صهیونیستی از جورابش و تکان دادن آن مقابل دوربین‌ها ابراز شادمانی کرد. غنا در این بازی ۲بر صفر بر چک غلبه کرد.

وزیر امور خارجه غنا همچنین در مورد اینکه چند تماس تلفنی تهدیدآمیز به تعدادی از سفارتخانه‌های آن در برخی کشورهای عربی شده است، ابراز نگرانی کرد.

وی که از گفتن نام این کشورهای عربی خودداری کرد، گفت: امیدواریم با این عذرخواهی اوضاع آرام شود.

همچنین «رندی ابی» سخنگوی تیم ملی غنا در مورد اقدام مدافع تیم ملی این کشور کفت: پانتسیل مرتکب یک عمل خام و ناشیانه شده است.

«رندی ابی» که سعی داشت از تمام کسانی از اقدام پانتسیل رنجیده شده‌اند، عذرخواهی کند گفت: این اقدام بازیکن غنایی صرفا ابراز احساسات او نسبت به طرفدارانش در لیگ اسرائیل بوده است.

وی افزود: اقدام این بازیکن هرگز به عنوان یک پیام رسمی از جانب تیم ملی غنا محسوب نمی‌شود. ما بیانگر سیاست‌های اسرائیل یا سیاست‌های هیچ کشور دیگری نیستیم. ما فقط برای فوتبال به آلمان آمده‌ایم.

حرکت پانتسیل باعث به راه افتادن موجی از خشم و انتقاد در روزنامه روز دوشنبه مصر شد.

 

 

از بازتاب

کد خبر: ۴۱۲۰۷

 

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۸۵ ، ۱۰:۰۵
علی اصغر جوشقان نژاد