پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

دغدغه اصلی پرهنگ، فرهنگ است. اما به سیاست، اقتصاد، جامعه و... هم سرک می‌کشد.
پرهنگ بیشتر از نوشته‌های خودم پر شده است، هر چند از نوشته‌های دیگران نیز خالی نیست.
ارادتمند؛ علی اصغر جوشقان‌نژاد

تاريخ پرهنگ
آخرین نظرات
عضوی از راز دل

۲۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جامعه» ثبت شده است

یک بوق زدن ساده -یعنی فشردن انگشت روی شاسی بوق- می تواند 5 حکم داشته باشد:

1- ممکن است بوق زدن مان مباح باشد، مثل وقتی که کسی جلوی ما توقف کرده و ما با یک بوق کوتاه او را به حرکت کردن دعوت می کنیم.

2- همین بوق می تواند مستحب باشد، مثل وقتی که برای آشنایی بوق می زنیم و از طریق این صدای نخراشیده، سلام می کنیم.

3- جایی که می توانیم کمی صبر کنیم تا مسیر باز شود و ما از روی عجله یا بی حوصلگی بوق می زنیم، احتمالاً کار مکروهی انجام داده ایم.

4- بوق حرام هم جایی است که بوق زدن ممنوع است و این خلاف قانون، حرام هم هست. یا مثلاً جایی خاص با نیتی خاص (+) هم می تواند در حرام شدن بوقندگی ما موثر باشد.

5- اما فکر می کنید چه موقعی بوق زدن واجب است؟ وقتی که حکم نهی از منکر پیدا کند!! اگر راننده خلافکاری ببینیم و به نشانه اعتراض برایش بوق بزنیم، گویی که نهی از منکر لسانی کرده ایم. همان ثواب را خواهد داشت. چه بسا که بوق نزدنش هم، همان گناه را...

«... و ما اعمال البر کلها و الجهاد فی سبیل الله عندالامر بالمعروف والنهی عن المنکر الا کنفثة فی بحر لجّی.»

تمام اعمال نیکو و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر مانند نمی اندک در مقابل دریاست

حکمت 366 نهج البلاغه

چقدر در مورد احکام کاری که می کنیم، تحقیق کرده ایم؟ مخصوصاً فعالیت های مالی...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۰ ، ۲۲:۰۱
علی اصغر جوشقان نژاد
در اجتماع مردم گیلانغرب فرموده اند:

من میخواهم از جوانها اظهار توقع کنم. جوانهاى عزیز! با بروز و رواج اعتیاد در جامعه‌تان مبارزه کنید؛ با رسوخ فرهنگهاى فسادانگیز در جامعه‌تان مبارزه کنید. امروز شما مرزدارانِ منطقه‌ى دفاع مقدسِ از عقیده و عمل و رفتار اجتماعى هستید؛ همچنان که همه‌ى ملت ایران مدافعانِ از هویت ملى و از شخصیت عظیم ملت ایران هستند.

23 مهر 90

ما عادت کرده ایم که برای همه چیز منتظر دولت باشیم. اگر مشکل بی حجابی رو به گسترش است، انگشت اتهام و انتظار خود را به سوی دولت نشانه گرفته ایم و خودمان کمتر برای رفع این معضل اقدام می کنیم. اگر اعتیاد زیاد شده است، همه ما می گوییم باید دولت کاری کند و نمی گوییم باید کاری کنم.

حالا آقا صریحاً فرموده اند که از ما توقع دارند تا با این مسائل وارد مبارزه شویم. البته این نافی وظایف دولت نیست، اما یادآوری صریح وظایف ماست.

به عنوان یک جوان، یک دانشجو، یک مومن، یک ایرانی، یک وبلاگ نویس، یک کارمند، یک کاسب و یا هر عنوان دیگری که برای خودمان تصور می کنیم، حتماً وظیفه ای برای مبارزه با فرهنگ های فساد انگیز داریم.

در این دفاع مقدس تازه برای مبارزه با اعتیاد و فرهنگ های فساد انگیز، شهادت طلبها کجا نشسته اند؟ شما چه اقدامی می توانید انجام دهید؟

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۰ ، ۱۷:۲۶
علی اصغر جوشقان نژاد
اینهمه جوالدوز وبلاگمان به تن صدا و سیما و دولت و مجلس خورد که انقلابی نیستید و به وظیفه تان عمل نمی کنید...
حالا به نظرم بد نباشد که به خودمان سوزنی بزنیم و ببینیم
بیشتر دغدغه وبلاگ مان برای چیست
و چقدر با دغدغه رهبرمان هماهنگ است
حواس وبلاگ ما بیشتر به جریان انحرافی است
یا تکه پرانی در مورد تخلف بزرگ بانکی
یا نقد فلان نماینده مجلس
و یا
جهاد اقتصادی
و بیداری اسلامی
و حتی بیداری جهانی که در آمریکا و اسرائیل هم دیده می شود
*
فکر می کنم خیلی از دنیا عقب افتاده ایم، آنقدر که دشمن در حال احتضار را رها کرده ایم و به درگیری های خودمان چسبیده ایم.
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۰ ، ۲۲:۱۵
علی اصغر جوشقان نژاد
امروز می خواستم با موتورم یک خیابان یک طرفه را به خلاف رانندگی کنم...
قبل از اینکه بپیچم توی خیابان
به ذهنم رسید که باید از راننده هایی که از روبرو می آیند حلالیت بخواهم که راهشان را نا امن کرده ام... و چه سخت بود.
بعد بیشتر فکر کردم و دانستم که باید از همه مردم ایران عذرخواهی کنم
چون اعتماد به نفس ملی را در رعایت قانون کم کرده ام و (به سهم خودم) این فکر را تقویت کرده ام که ایرانی ها قانون را رعایت نمی کنند.
بعد به ذهنم رسید که اگر در بین مردم مسلمان منطقه
که این روزها بیدار شده اند
همین تصور از ایرانی ها شایع شود
من به سهم خودم مانع الگوگیری آنها از انقلابی شده ام که این همه خون شهدا پایش ریخته
و این یعنی مدیون شهدا هم خواهم شد
هم شهدای ایران و هم شهدای انقلاب های جدید
و به علاوه مدیون خود مردم مسلمانی که تا حالا چشم شان به ایران اسلامی بوده
و به خاطر افراد قانون گریزی مثل من، نگاه شان پژمرده است.
دوباره فکری کردم و دیدم که اگر انقلاب اسلامی خاورمیانه به خطا نرود، رشد اسلام بسیار بیشتر خواهد شد
ولی اگر این انقلاب ها الگوی صحیح خودشان را (با اشتباهات من و امثال من) از دست بدهند و منحرف شوند، بخشی از گناه دیرتر مسلمان شدن خیلی ها به گردن من می افتد
و اینچنین من مدیون نامسلمان ها هم خواهم بود
و همچنین (به سهم خودم) مدیون نسل های بعد، که به همین میزان با جهانی کمتر مسلمان مواجه خواهند شد.
*
200 متر مسیر را کوتاه تر کردن با خلاف، به این همه درد سر نمی ارزد... می ارزد؟
**
بچه حزب اللهی که خلاف می کند، نوبر است...
***
کتاب داستان های شهر جنگی را بخوانید
مخصوصاً داستان پر عقابش را
گویا نویسنده با هر گلوله ای که شلیک می کرده، همین قدرها فکر می کرده.
فکر کنیم.
****
همین مطلب در جهان نیوز +
باز هم این مطلب در الف + به همراه نظراتی خواندنی
و در بولتن نیوز +
۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۰ ، ۱۷:۳۰
علی اصغر جوشقان نژاد
بعد از نیم ماه سلام!
*
24 و 25 شهریور، حرکتی به اسم چهل ساعت در پناه شهدا (+) شکل گرفت و من هم در آن حرکت شرکت کردم. در مدت حضورم در بهشت زهرا، بیش از 130 دقیقه صدا ضبط کردم که از داخل اونها سه برنامه کوتاه استخراج شده (و می شود)
برنامه اول از این سه مجموعه، الان در دسترس شماست. پیشنهاد می کنم حتماً بشنوید:

شما چطور سر خاک پدرتان می روید؟

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۰ ، ۰۱:۴۴
علی اصغر جوشقان نژاد
نهی از منکر مراتبی دارد
که یکی از آنها ابراز انزجار و ناراحتی از منکر است؛
طوری که مخاطب به خوبی بفهمد.
*
یک رفیق نادیده و ناشناخته ما
برای تحصنی 40 ساعته فراخوان داده است
این نشستن 40 ساعته می تواند مصداق ابراز ناراحتی باشد
و یکی از مراتب نهی از منکر
و طبیعتاً مثالی برای عمل به واجبات.
*
اگر روزی قرار بود من چنین حرکتی شروع کنم
حتماً طور دیگری کار می کردم
مطلب دیگری برای شروعش می زدم
و شاید از این عکس ها استفاده نمی کردم.
اما حالا این رفیق نادیده و ناشناخته ما کار را شروع کرده
نباید تنهایش گذاشت.
*
قصد داشتم برای دیدن اقوام به تهران بروم
ولی اقوام را می شود موقع دیگری هم دید
در عوض این 40 ساعت در بهشت زهرا به نظرم حال و هوای دیگری داشته باشد
حال و هوای عمل به وظیفه
از اقوام عزیز معذرت می خواهم.
*
بهشت زهرا، قطعه 53، ردیف 14، شماره 85
از نماز صبح 5 شنبه بیست و چهارم تا نماز عشاء جمعه بیست و پنجم شهریور نود
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ شهریور ۹۰ ، ۱۸:۴۷
علی اصغر جوشقان نژاد

در دو شب از شبهای قدر، افتخار خدمت در حرم مطهر حضرت معصومه نصیبم شد.

شب اول درون درب شماره 24 ایستاده بودم. این بخش از صحن کاملاً پر شده بود و باید مردمی که زیر انداز همراه داشتند به سمت درب 23 هدایت می کردیم.

شب بعدی داخل صحن بودم تا مسیر رفت و آمد را باز نگه دارم و نگذارم مردم در مسیر، زیر انداز پهن کنند.

برخوردهای متفاوتی می شد. از اینکه با اشاره دست، حرف را بگیرند و عمل کنند، تا اینکه درگیر شوند و به زور حرف خود را به کرسی بنشانند. اکثریت مردم، البته حرف را می پذیرفتند. اما عده ای هم بودند که کار خودشان را می کردند یا حتی برای رعایت نکردن «قانون» آن محدوده، دعوا می کردند.

شب قدر در حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها

آنچه در ادامه می آید، دلایلی است که برای این «قانون گریزی» به نظرم رسید. هدفم از ذکر این نکات، نه فقط نقل سختی های اجرای قانون است، بلکه به نظرم می رسد بعضی از ما حواسمان نیست که با رعایت نکردن «حتی یک قانون کوچک» به بی نظمی های بزرگ کشورمان کمک کرده ایم. یک «قانون آبکی» را هم برای این مثالم انتخاب کردم تا راه توجیه را برای دوستان باز بگذارم.

نگاهی به قانون

قانون مورد بحث ما، به تصویب مجلس شورای اسلامی! نرسیده است. سه چهار خادم به صحنه نگاه کرده اند و به این نتیجه رسیده اند که مثلاً اینجا نباید کسی بنشیند یا کسی نباید از این در وارد شود. رعایت همین قانون کاملاً عملیاتی، موجب برقراری نظم در محدوده اجرای خودش خواهد شد.

اما خود این قانون چند اشکال داشت:

1- ضمانت اجرایی نداشت. یعنی مثلاً اگر کسی حرف ما را نمی پذیرفت و در محل ممنوع می نشست، هیچ کاری از دست ما بر نمی آمد. و اگر هم می آمد، نمی خواستیم شب قدر مردم را خراب کنیم.

2- در قانون جا برای چانه زنی پیش بینی شده بود. می دانستیم که بالاخره بعضی ها حرف ما را نمی شنوند و کار خودشان را می کنند، بنابراین قبل از اینکه به حداکثر جمعیت برسیم، ورود  یا نشستن را ممنوع می کردیم. خب مخاطب عادت می کند که با مجری قانون چانه زنی کند، شاید درست شد. ضمن اینکه -بلانسبت شما- کور که نیست، می بیند هنوز جا هست و به همین دلیل مخالفت می کند.

3- شفاف و عمومی تفهیم نمی شد. اگر قبل از رسیدن جمعیت مردمی، مکان های ممنوع را به روشی مشخص می کردیم (مثلا نوار رنگی جلوی آن می کشیدیم) خود به خود خیلی ها می پذیرفتند که اینجا نباید نشست.

تابلوهای راهنمایی رانندگی

از قانون بگذریم:

چه روحیه ای باعث می شود ما با قانون مخالفت کنیم؟

1- فکر می کنیم قانون آمده است تا ما را از چیزی محروم کند. وقتی به بعضی می گفتیم از در شماره 23 حرم وارد شوند، گویی این بخش حرم خیلی با بخش بعدی تفاوت می کند و باید تمام تلاش شان را بکنند تا از فیض اینجای حرم محروم نشوند. بعضی از مخالفت ها از این روحیه بود.

2- فکر می کنیم قانون اساساً برای نهادینه شدن تبعیض وضع شده است. اگر می گفتیم شما داخل نشو، فوراً اشاره می کرد به افرادی که داخل می رفتند و از تبعیض گله می کرد. ولی نمی دید که آنها زیر انداز ندارند و او با زیر انداز و وسایلش قطعاً نیازمند جایی برای نشستن است. به جای اینکه تفاوت خود با دیگران را ببیند، به حداقل شباهت برای اثبات ظالمانه بودن قانون بسنده می کرد.

3- با مخالفت، مخالفیم. وقتی جلوی ورود بعضی را می گرفتیم تا از این در وارد حرم نشوند، می خواستند حرف خود را به کرسی بنشانند. گویی هیچ هدفی نداشته اند جز اینکه در مبارزه ی دو نظر، نظر خود را غالب کنند و پیش خانواده «سربلند» بمانند. می شود گفت: «لجبازی»

4- با یک مخالفت کوچک، شکست می خوریم. دقیق و کامل فکر نمی کنیم که چه اتفاقی افتاده است و چه باید انجام دهیم. همین که می گفتیم از اینجا نه، گویی از حرم اخراجشان کرده ایم. مثلاً می گفتند: «این همه راه اومدیم که توی حرم باشیم». به خاطر همین تصور هم بود که مخالفت می کردند. ولی کافی بود 50 قدم بیشتر بردارند تا به خواسته خود برسند.

5- خود خواهیم. می گفتند من اینجا بنشینم، گور بابای بقیه که سخت شون می شه.

6- خود رأییم. بعضی ها ما را سوال پیچ می کردند تا نهایتاً بپذیرند نباید وارد شوند. حاضر نبودند تجربه و تصمیم افرادی را که به عنوان خادم ایستاده بودند بپذیرند.

7- هر چیزی را وقتی خوب می دانیم که در راستای منافع واضح و زود گذر ما باشد. خادم ها آدم های بدی هستند چون نمی گذارند من اینجا بنشینم.

8- مرگ خوب است، ولی برای همسایه. اگر من اینجا نشسته باشم و دیگران با رفت و آمدشان مزاحم من باشند، خادم ها وظیفه دارند از عبور و مرور جلوگیری کنند. اما اگر دیگران نشسته باشند، من فقط می خواهم یک لحظه از کنارشان رد شوم و مزاحمتی ندارم، پس چرا این خادم ها جلوی من را می گیرند؟

9- فکر می کنیم که حتماً راهی دارد و اگر چانه بزنیم قبول می کنند. البته خیلی وقت ها هم درست فکر می کنیم.

10- حاضر نیستیم چند قدم بیشتر راه برویم. هر کس می خواست جای مناسبی برای نشستن بیابد، باید 50 تا 100 قدم بیشتر راه می رفت. ولی خیلی ها حاضر نبودند برای نظم عمومی، این هزینه را متقبل شوند.

حرف آخر

خیلی از ما وقتی پیش هم می نشینیم از نظم «خارجی ها» تعریف می کنیم و از اینکه چقدر قانون را خوب رعایت می کنند. ولی فراموش می کنیم که رعایت قانون هزینه هایی دارد، وقتی حاضر بودی هزینه هایش را بدهی، جامعه تو هم مثل جامعه آنها «منظم» می شود.

همان شب قدر اول فکر کردم که اگر خود من می آمدم و از ورودم به هر دلیلی جلوگیری می کردم، آیا می پذیرفتم؟ مطمئن نیستم!

شما هم شاید در موقعیت بالا قرار نگرفته اید، ولی مطمئناً همواره با قوانین زیادی در اطراف خود مواجهید. قوانین نانوشته خانه، قاعده های اداره یا محل کار، قانون های راهنمایی رانندگی و...

10 مورد بالا را مثلاً در مورد قوانین راهنمایی و رانندگی برای خودتان چک کنید و ببینید چقدر قانون گریزید؟

*

این را فراموش نکنم که از نظر اکثر علما «رعایت قوانین مصوب جمهوری اسلامی واجب است». تکرار کنید: «واجب»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۰ ، ۱۶:۲۲
علی اصغر جوشقان نژاد

دو بز روی پل به یکدیگر رسیدند...

و هیچ یک به دیگری اجازه حرکت نداد...

در نتیجه با یکدیگر جنگیدند...

پس پل شکست

و هر دو غرق شدند...

رونوشت: مجلس و دولت هر دو محترم جهت استحضار نسبت به اینکه ممکن است افرادی از ملت به خوبی آنها شنا بلد نباشند.

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۰ ، ۰۸:۰۰
علی اصغر جوشقان نژاد
باید حضور داشته باشیم:
در خانه، در اداره، پیش فامیل، بین دوستان، درون مدرسه یا دانشگاه، کنار همسایه ها، در مسجد محل، درون فضای شهر، میان آشنایان و حتی در کنار غریبه ها
و باید دغدغه داشته باشیم:
برای فرهنگ، برای دین، به خاطر اقتصاد، نگرانی آموزش و درس، دغدغه کار، غصه تربیت و...
و باید در هر حضور خود، همه این دغدغه ها را حفظ کنیم:
دغدغه فرهنگ در جامعه، نگرانی تربیت در خانه، غصه دین در دانشگاه و...
اما خدا آن همه توانایی به ما نداده است که به نحو کامل بتوانیم همه این دغدغه ها را در تمامی حضورهای خود رفع کنیم. پس تنها می توانیم به بعضی مشغول شویم و غصه بعضی دیگر را در دل نگه داریم...
این است که
نیت المومن خیر من عمله
نیت مومن از آنچه انجام می دهد بهتر است
یعنی می خواهد خیلی کارهای دیگر بکند، اما نمی تواند...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۹۰ ، ۲۱:۰۶
علی اصغر جوشقان نژاد