پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

دغدغه اصلی پرهنگ، فرهنگ است. اما به سیاست، اقتصاد، جامعه و... هم سرک می‌کشد.
پرهنگ بیشتر از نوشته‌های خودم پر شده است، هر چند از نوشته‌های دیگران نیز خالی نیست.
ارادتمند؛ علی اصغر جوشقان‌نژاد

از كلمات بهتري استفاده كنيم
پيشنهاد پرهنگي
پرهنگيان
تاريخ پرهنگ
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
عضوی از راز دل

این یک تبلیغ است

جمعه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۸۵، ۱۲:۱۵ ب.ظ
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۵/۰۲/۱۵
علی اصغر جوشقان نژاد

ولایت فقیه

حدیث نفس

عمل گرایی

انتخابات

آرمان گرایی

نظرات  (۱۵)

۲۵ ارديبهشت ۸۵ ، ۱۰:۵۹ یک دنیا پدر
سلام حال شما خوبید ؟

بله درست میگید ... من تو دو شماره دادم . یکیش برا شماره ی قبلی بود . و لی راستش را هم گفتند رو نمیدونم باید ببینم

راستی چه جالب بود موید بشاید

علی علی
۲۴ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۸:۱۹ محمد امین
یه کمی خودتو تحویل بگیر آقا جان. فعالیت دیگه ای نداری که بخوای معرفی کنی؟
۲۴ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۸:۱۸ محمد امین
سلام. قرار ملاقات: دوشنبه از ساعت ۱۲:۳۰ تا ۱۳:۳۰

محل ملاقات: مدرسه ی ما

با حضور: شما و برنامه نویسان محترم.

اگه میشه یه تماس با من بگیر. یا علی
۲۴ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۷:۰۱ من
عجب اداره ای... حیف که من دانش آموزم..
۲۱ ارديبهشت ۸۵ ، ۱۲:۳۲ سروش
دوست عزیز سلام .در وبلاگ آرش کماندار مطلبی نوشته بودید که در خصوص شایعات اطرافیان دکتر احمدی نژاد بیشتر تحقیق کنید بعد بگویید .من مطلبی انتقادی به علت فامیل بازی و عدم اعلام مفسدان اقتصادی نوشته ام اما چون دکتر احمدی نژاد را دوست دارم خوشحال می شوم دلایلتان را بگویید و بدانم که من اشتباه کرده ام .امیدوارم اشتباه از من بوده باشد منتظر حضور و نظرتان هستم...یا حق.
۲۱ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۹:۲۸ حامد
به جام شروینم لینکا متمایز نیست برادر....الان دارم از یه سیستم دیگه وبتو می بینم جون داداش....حالا اسم این موفور السرور چی هس؟البته اسم شریفش!!
۲۰ ارديبهشت ۸۵ ، ۱۰:۳۸ محمد حسین
سلام سید جان عزیز. اول از همه باز هم تبریک می گم. دوم هم از این تبلیغ جامع شما ممنونم که خیلی به کار خواهد آمد. در ضمن نام شاعر آن شعر را هم نوشتم. التماس دعا.
۱۹ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۶:۴۵ حمید اخا رحیم
و علیکم السلام علی کل بچه باحال ! رحیم جان من می دونم که این آدم ها نمک می خورند ونمک دون می شکنند . پدر خانمت با چه زحمتی این کار رو برای این بابا جور کرده و حالا اینجوری داره زیر آب پدر زنت رو می زنه ولی تا من رو داری غم نداشته باش !!! پشت تو و پدر زنت واستادم !!! در ضمن بچه اش رو باید یه عکس ازش بندازیم بذاریم توی این ویرانه تا آبرویش در ملآ عام برود که اینقدر احساس نکند که فلان و فلان !!! ( حاجاقای ثاقب جان ! رحیم از چیزی که به شدت بدش می آید بچه چند روزه است . مخصوصا اگر مثل باباش سیاه باشد !!!)

در ضمن یه جوک :

« یه روز یه سید ثاقب برای پسرش موز می خره ! پوستش رو میذاره لای دفتر خاطراتش !! ( هر گونه رابطه تکذیب می شود
۱۸ ارديبهشت ۸۵ ، ۱۱:۲۸ حامد
سلام استاد***قالب یه عیبی داره که رنگ لینکارو متمایز نشون نمی ده .....در مورد و اما بعد بند دو...خواهش می کنیم وظیفه بود***اون پایین پایینا یه نفر با اسم مهدی نظری داده که فکر می کنم نظر افکار عمومی هم همونه....لینکت به سوره سرراست نیست....***هر چی سرچ کردم نتونستم متن کامل این منشور هنور انقلاب رو گیر بیارم(یعنی که یعنی)....روده درازی بسه....راستی نگارشو حال کردی؟؟

یا علی
۱۷ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۵:۴۲ یه مرد امیدوار
ممنون از نظرتون. از آشنایی شما خوشوقتم. باز هم به من سر بزنین.
۱۷ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۳:۱۴ رحیم
بذار واست یه جوک بگم:

یه سید ثاقب انگشت میزنه به ناف بچه اش ،‌ ری ست میشه!!

بعدیش رو تو بیا!!!
۱۷ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۳:۰۵ رحیم
راستی یادم رفت بگم که گل پسرش با اون دست و پاهای بلوریش: ۱- اصلا به باباش نرفته ۲- مثل باباش خیلی زشته ۳- ما اصلا با حسرت نگاه نکردیم. حسرت چی رو بخورم؟؟‌ بچه!!!!!!!! العیاذ بالله!!!!!
۱۷ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۳:۰۰ رحیم
سلام!! حمید این سید ثاقب ورداشته اداره پدر زن منو تبلیغ کرده واسه خودش !!!! دو سه روز نرفته سر کار فکر میکنه کی شده ؟؟ شایدم کلی بهش پول داده باشند تا یه کم از اونا تعریف کنه؟؟ ولی مطمئنم که پدر زن من از این ماجرا هیچ خبری نداره و این کارا رو یه عده سر خود انجام دادن. همه این کارا رو کردن تا زیرآب پدر زن منو بزنن این نامردا. ولی نمی دونن که من از جیک و پیکشون خبر دارم و میتونم تو یه چشم بهم زدن حالشون بگیرم.

راستی قرار بود که چند تا جوک بفرستی پس چی شد؟؟

فعلا بس!!! چون که دارم از اکانت اینترنت معاون اداری و مالی استفاده می کنم.

تا بعد
۱۶ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۸:۱۵ مقداد
سلام، ما که از کار امثال تو و صمد سر در نمی آریم، ولی لابد حکمتی داره که خدا شما ها رو خلق کرده و ما رو گیر شما. ما نه از فرهنگ و هنر سر در می آریم نه کسی ازمون خواسته بود. نمی دونم چرا خودمونو نخود آش کردیم. دعا کن خدا از سر تقصیراتمون بگذره. یا حق
۱۶ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۷:۳۴ مهدی
سلام سیبد صالح مسخره کردی مرتضی و ما رو  تعطیل کردی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم