خاک بر سر تو
يكشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۳، ۰۵:۴۸ ب.ظ
مبال، هان، به سلاحی که هست در بر تو
به سنگ میخورد اینجا که آمدی سر تو
برای ما که شهادت سعادت است، اما
نمُرده هم به عزایت نشسته مادر تو
قیافه نَحسَت حق به جانب از این است
که سازمان ملل در خفاست یاور تو
اگرچه چاقتر از بشکههای نفت شدی
ولی مجاور قحطی است روح لاغر تو
خودت که هیچ، برو ای ضعیفه، کار تو نیست
کجاست -صیغه هفتاد مرده- شوهر تو؟
برو به کاخ سپیدت سیاههای بنویس
که زردتر شده از قبل روی پرپر تو!
به غیرت است، به تعداد بمب و موشک نیست
تو که زیاد کم آورده است لشکر تو
برو برای خودت فکر سرزمینی باش
که یک وجب هم از این خاک نیست کشور تو
تمام سهم تو از خاک کشورم این است
که شاعران بنویسند: خاک بر سر تو
به سنگ میخورد اینجا که آمدی سر تو
برای ما که شهادت سعادت است، اما
نمُرده هم به عزایت نشسته مادر تو
قیافه نَحسَت حق به جانب از این است
که سازمان ملل در خفاست یاور تو
اگرچه چاقتر از بشکههای نفت شدی
ولی مجاور قحطی است روح لاغر تو
خودت که هیچ، برو ای ضعیفه، کار تو نیست
کجاست -صیغه هفتاد مرده- شوهر تو؟
برو به کاخ سپیدت سیاههای بنویس
که زردتر شده از قبل روی پرپر تو!
به غیرت است، به تعداد بمب و موشک نیست
تو که زیاد کم آورده است لشکر تو
برو برای خودت فکر سرزمینی باش
که یک وجب هم از این خاک نیست کشور تو
تمام سهم تو از خاک کشورم این است
که شاعران بنویسند: خاک بر سر تو
شعر از علی فردوسی