پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

دغدغه اصلی پرهنگ، فرهنگ است. اما به سیاست، اقتصاد، جامعه و... هم سرک می‌کشد.
پرهنگ بیشتر از نوشته‌های خودم پر شده است، هر چند از نوشته‌های دیگران نیز خالی نیست.
ارادتمند؛ علی اصغر جوشقان‌نژاد

تاريخ پرهنگ
آخرین نظرات
عضوی از راز دل

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نیروی انسانی» ثبت شده است

صدا و سیما درگیر تغییراتی جدی است که می‌تواند آینده این رسانه را تعیین کند. رئیس جدید رسانه ملی، با نگرشی جدید وارد شده است و ضروری است اصلاحات گسترده‌ای انجام دهد. البته این به معنای نادیده گرفتن زحمات مهندس ضرغامی نیست، بلکه تغییر مسیری است که شاید بدون تغییر رئیس امکان‌پذیر نبود.
برای تغییرات ساختاری و چابک‌سازی، مهم آن است که به درستی، وظیفه اصلی سازمان شناخته شود و حداقل وظایف حاشیه‌ای در سازمان بماند و بیشینه آن به بخش‌های خصوصی یا غیر خصوصی واگذار شود.
مهم‌ترین وظیفه سازمان صدا و سیما کدام است؟ چه کاری است که تنها از سازمان صدا و سیما پذیرفته است و جای دیگری قدرت و امکان آن را ندارد؟ پاسخ «نظارت و پخش» است. حتی تولید برنامه نیز جزء شایستگی‌های ویژه صدا و سیما نیست. شایستگی اصلی سازمان در نظارت و پخش است و بر این مبنا باید چابک‌سازی صورت پذیرد. یعنی حرکت به سمتی باشد که شایستگی‌های اصلی سازمان، بخش قابل توجهی در سازمان باشند و سایر وظایف، به راستی حاشیه‌ی این دو کار به حساب بیایند.

اما کدام گزینه‌ها برای اصلاح، پیش روی رئیس جدید هستند؟ با یک نگاه داخلی به سازمان صدا و سیما این موارد را پیشنهاد می‌دهم:
  1. اصلاح فرایندها و ساختارها: با تمرکز بر شایستگی اصلی سازمان، بخش عمده‌ای از فرایندها و ساختارها، قابل اصلاح هستند. فرایند برون‌سپاری نیازمند بازنگری و جدی شدن است. در سیما البته تا حدی این فرایند جا افتاده است اما در عین حال اشکالاتی دارد که نیازمند رفع است. در سایر بخش‌های سازمان (صدا، مراکز استانی، فنی و...) برنامه‌ریزی بیشتری برای این بخش نیاز است. به علاوه، بخش‌های ستادی سازمان بسیار فربه‌تر از بخش‌های صف هستند و همین نشان دهنده آن است که سازمان بر اساس وظیفه‌ی اصلی خودش گسترش نیافته است. در این زمینه اقدامات خوبی در حال انجام است و پیشنهادهای فراوانی نیز وجود دارد که مطمئناً آقای سرافراز به دنبال جمع‌آوری آنها از داخل سازمان خواهد بود.
  2. کاهش نیروی انسانی دائمی یا جلوگیری از افزایش آن: سازمان صدا و سیما، تعداد زیادی نیرو در وضعیت‌های همکاری مختلف دارد. نیروهای رسمی، پیمانی، حق‌الزحمه‌ای، برنامه‌ای و شرکتی، از معروف‌ترین انواع همکاران صدا و سیما هستند. همه‌ی ما وقتی صحبت از نیروی انسانی پیش می‌آید، تقاضای ثبات شغلی برای عوامل داریم و از ارگان مربوطه می‌خواهیم نیروهای خود را استخدام کند و حقوق کافی بدهد و همه بیمه باشند و از این دست مطالبات. اما وقتی پای بررسی عملکرد می‌آییم، از تعدد نیروی انسانی و بهره‌وری پایین و امثال آن انتقاد می‌کنیم. اما سازمان صدا و سیما راهی جز اضافه نکردن همکاران دائمی خود ندارد. فوراً این سوال پیش می‌آید که نیروهایی که قبلاً همکار بوده‌اند چه می‌شوند؟ آیا باید بیکاری افزایش یابد؟ پاسخ این سوال البته با یک کلمه داده نمی‌شود. سازمان صدا و سیما،‌ تعداد زیادی نیروی پاره وقت نیاز دارد. مثلاً یک مجری برنامه تلویزیونی، در روز، ماه یا سال چقدر برنامه دارد؟ آیا سازمان می‌تواند مثلاً 20 مجری را استخدام کند و فقط از آنها استفاده کند؟ یا ضرورت رسانه ایجاب می‌کند که تعداد زیادی مجری به صورت برنامه‌ای با سازمان همکاری کنند و به اندازه برنامه‌ی خودشان حق‌الزحمه دریافت کنند؟ سازمان ناگزیر است که راه دوم را انتخاب کند و در بخش‌های برنامه‌سازی استخدام خود را متوقف کند. از همکاران فعلی نیز اگر کسی به قطع همکاری دائمی تمایل داشته باشد،‌ احتمالاً سازمان صدا و سیما استقبال کند و همکاری برنامه‌ای با او را ادامه دهد.
  3. بازنشسته کردن بازنشستگان: در سازمان صدا و سیما، دوران خدمتی تعدادی از مدیران پایان یافته است اما بازنشستگی خود را به تعویق انداخته‌اند. هرچند هر بازنشستگی به معنای از دست رفتن بخشی از تجربیات است اما بازنشسته نشدن هم به معنای جلوگیری از ایده‌های جدید است. سازمان تا زمانی که بازنشتگان را به سلامت بدرقه نکند، موفق به اجرای بخشی از تغییرات نخواهد شد.
  4. شرکت‌های تابعه: شرکت‌های تابعه سازمان صدا و سیما، به جز آن که در راستای شایستگی اصلی سازمان نیستند، به نوعی مانع کاهش هزینه‌های سازمان نیز هستند. این شرکت‌ها از طرفی تأمین کننده انحصاری نیازهای سازمان هستند و از طرف دیگر، از منابع انسانی، انبارها و تجهیزات سازمان استفاده می‌کنند، اما با این همه خدماتی گران‌تر از سایر شرکت‌های مشابه ارائه می‌نمایند. (روح) اصل 44 قانون اساسی به ما می‌گوید چنین شرکت‌هایی باید حذف شوند و سازمان از بازار خصوصی، نیازهای خود را تأمین کند.

این چهار پیشنهاد کلی، نیازمند تعیین مصادیق دقیق‌تر است که جای آن در این نوشته نیست. در جلسات داخلی سازمان صدا و سیما، در مورد مصادیق دقیق‌تر (مخصوصاً برای بند اول) بحث‌هایی در جریان است. امید که جناب دکتر سرافراز بتوانند با انتخاب یک مسیر درست، سازمان صدا و سیما را به سمت وضعیت مطلوب حرکت دهند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۳ ، ۱۷:۲۴
علی اصغر جوشقان نژاد

این روزها بنر موج وبلاگی مطالبه آرمان های انقلاب اسلامی از صدا و سیما (اینجا؛ شاید هم اینجا) در بعضی وبلاگ ها دیده می شود. مطالبه حقی است و اجرای آن ضروری است. اما...

*

هر چند الآن در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران مدیریت دارم، اما قبلاً خود من نیز منتقد این رسانه بوده ام و همین دغدغه ها را 6 سال پیش گفته ام. پس از آنکه در رسانه ملی مدیر شدم نیز این دغدغه همراه من بود.

آنچه که اینجا می نویسم، نه به معنای عدول از آرمانهاست که به معنای یافتن راه اجرای آنهاست.

*

مطالبه آرمان های انقلاب اسلامی از صدا و سیما، مطالبه حقی است و اجرای آن ضروری است. اما به عنوان یک مطلع از درون صدا و سیما، توصیه می کنم این نکات را هنگام انتقاد به رسانه ملی مد نظر داشته باشید:

1. خروجی عملکرد صدا و سیما، جای زیادی برای انتقاد به او باز می کند. اما هیچ می دانید که این اشکالات چرا در این سازمان ایجاد می شوند؟ مشکل از رئیس سازمان است یا مدیرانش و یا بدنه برنامه ساز؟ طبیعتاً مسئولیت هر اشکالی در صدا و سیما به رئیس آن باز می گردد اما این به معنای آن نیست که اصلی ترین تقصیرها بر گردن او باشد. شاید من -به عنوان عضوی از صدا و سیما- انتقادهای زیادی به عملکرد جناب ضرغامی داشته باشم. اما به جد معتقدم هر مدیر دیگری به جای ایشان بیاید با چالشی به نام بدنه مریض مواجه خواهد شد. و این بدنه که می گویم نه به معنای آن است که همه برنامه سازان «مشکل» دارند و نه به معنای آن که «همه» مدیران سالمند.

غالب و قالب برنامه سازان و تیم اجرایی سازمان صدا و سیما هنوز صدای انقلاب را نشنیده اند! هر نسلی توسط نسل قبلی خود پرورش یافته اند و هیچگاه نسلی انقلابی که از بن دندان به ریشه های انقلاب اسلامی و اهداف آن معتقد باشند در صدا و سیما به صورت فراگیر وجود نداشته است تا بتواند تولیدات خوبی ارائه دهد و نسل بعدی خود را نیز به همین شیوه تربیت کند.

به عقیده من تا زمانی که تولید برنامه ها به همین شیوه و در اختیار همین تیم های مدیریتی و اجرایی باشد تحولی در صدا و سیما دیده نخواهد شد. البته از نظر تکنیکی پیشرفت های خوبی اتفاق افتاده است و می افتد اما از آن نگاهی که جنبش وبلاگی مورد اشاره منتظر تغییر است، خبر زیادی مشاهده نمی شود. دانسته است که بدنه یک سازمان عریض و طویل را نیز یک شبه نمی توان تغییر داد.

2. تولید محتوای رسانه ای آنگونه که دین می پسندند، کمتر تجربه شده است. در نتیجه کسانی که قصد قدم زدن در این وادی را داشته باشند، باید خط شکنی کنند و این کار را سخت خواهد کرد. بی شک تولید کنندگان زیادی هستند که اگر نمونه اولیه داشته باشند، می توانند به خوبی از آن کپی بردارند، اما کسانی که بتوانند آن نمونه اولیه را تولید کنند چند نفرند؟

صدا و سیما به یک الگوی رسانه ای نیازمند است. به عنوان نمونه فکر کنید چگونه می توان برنامه ای برای کودکان ساخت که از یک سو رقاص تربیت نکند و از دیگر سو جذاب باشد؟ می دانم که حتماً چنین کاری نیز راهی دارد، اما این که راهش پیدا شود و بعد از مدتی به کلیشه و تکرار نیفتد، سخت است.

می دانید که ریشه این مشکل نیز به بند اول باز می گردد. برنامه سازانی که خلاق باشند و در عین حال خمیر مایه وجودشان با دین پرورده شده باشد، حتماً راه حل مناسبی برای این قبیل مشکلات خواهند یافت. اما دریغ که کمتر یافت می شوند.

3. صدا و سیما جدی ترین رقیب خود را ماهواره می داند. لذا طبیعی است که تلاش او در جهت افزایش فاصله اش با ماهواره باشد. البته این افزایش فاصله را متأسفانه در محتوا دنبال نمی کند و در آمار مخاطبان به دنبال آن است. یعنی بعضی برنامه های رسانه ملی اندک اندک فاصله کمتری با برنامه های ماهواره ای می یابند تا بیننده شان بیشتر شود. و این یعنی مرعوب شدن در مقابل ماهواره.

فارغ از آنکه شیوه صدا و سیما برای پیشی گرفتن از ماهواره صحیح است یا نه، باید اعتراف کرد که اکنون عملکرد موفقی داشته است. همچنین باید مد نظر داشت که آفات گرایش مردم به رسانه های بیگانه غیر قابل کنترل است.

4. هر چقدر که عملکرد صدا و سیما را بد بدانیم، باز هم خوبی هایی در همین سازمان هست که قابل ذکر باشند. در بین برنامه های سیمایی، امثال «این شب ها» و «راز» بوده اند و هستند. فیلم هایی مثل مختارنامه در همین سازمان ساخته شده اند. بخواهیم یا نخواهیم شبکه های رادیویی معارف و قرآن از همین سازمان هستند. مجموعه هایی مانند مستند شاخص نیز از تولیدات همین رسانه اند. بخشی از حضور میلیونی مردم در انتخابات و راهپیمایی ها نتیجه عملکرد همین سازمان است. به جز اینها بعضی کارهای خوب سخت افزاری و برخی اقدامات دیده نشدنی در زمینه پدافند غیرعامل که ارزش آنها تنها در هنگام بحران مشاهده خواهد شد و...

متاسفانه اکثر قریب به اتفاق انتقادهای ما حزب اللهی ها بدون توجه به نکات مثبت عملکرد سازمان صدا و سیماست. کسی که انتقاد شما را می بیند، طبیعی است که در مقابل آن موضع بگیرد. اگر احساس کند که شما بدون توجه به زحماتش او را نقد می کنید، احتمالاً هرگز از لاک دفاعی بیرون نمی آید. اگر هدف ما از انتقاد، کوبیدن طرف مقابل یا مطرح کردن خویش باشد که هیچ؛ اما اگر هدفمان اثرگذاری است، ذکر نقطه های روشن عملکرد صدا و سیما ما را صدها قدم به هدف مان نزدیک تر می کند.

به علاوه صدا و سیما خود به خود در مقابل هجمه رسانه های بیگانه قرار دارد و چشم یاری اش به ماست تا از او دفاع کنیم. اگر نمی توانیم تمام قد پشت سرش بایستیم، دست کم فضایی که با انتقادهایمان از این رسانه می سازیم یک سره تیره و تاریک نباشد.

*

هنگامی که ما بچه حزب اللهی ها از صدا و سیما انتقاد می کنیم، شایسته است که این چهار نکته را در چشم داشته باشیم.

۱۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۰ ، ۰۱:۱۴
علی اصغر جوشقان نژاد