پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

دغدغه اصلی پرهنگ، فرهنگ است. اما به سیاست، اقتصاد، جامعه و... هم سرک می‌کشد.
پرهنگ بیشتر از نوشته‌های خودم پر شده است، هر چند از نوشته‌های دیگران نیز خالی نیست.
ارادتمند؛ علی اصغر جوشقان‌نژاد

تاريخ پرهنگ
آخرین نظرات
عضوی از راز دل

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حزب الله» ثبت شده است

در (قبل و بعد از) ایام انتخابات، رسانه های معاند تلاش کرده اند که رئیس جمهور اسلامی ایران را مخالف جمهوری اسلامی ایران نشان دهند و در نتیجه رأی به او را به عنوان مخالفت با نظام سیاسی ایران تعبیر کنند. این تلاش رسانه ای (که به نوعی مفهوم جدیدی در علوم سیاسی می آفریند) با واکنش مقام معظم رهبری مواجه شد +

این تلاش رسانه ها و ضد انقلاب، نوعی تلاش هویت ساز است. یعنی از یک سو برای خود دولت مردانی که تحت تأثیر این رسانه ها هستند و از دیگر سو برای طرفداران دولت، «هویت ضد انقلاب» ایجاد می کند. ادامه دادن این روال، موجب تشدید شکاف ها در کشور خواهد شد.

برای آن که بدانید تأثیرپذیری دولت از رسانه ها چه نتایجی می تواند داشته باشد، این ویدئو را ببینید: +

اما واقعیت چیست؟

رئیس جمهور محترم و اعضای کابینه ایشان، اشتباهاتی در موضع گیری داشته و دارند که موجب سوء استفاده دشمن می شود. مهم تر از آن، اشکالاتی در منظومه فکری حاکم بر دولت مشاهده می شود که زمینه را برای القای هویت ضد انقلاب فراهم می کند. اما مواقعی نیز وجود دارد که اختلاف نظر دولت با ضد انقلاب آشکارتر می شود و این موارد را باید بسیار قدر دانست.

از جمله آن موارد، حمله موشکی سپاه پاسداران به داعش است. در این حمله، بعد از سردرگمی ابتدایی ضد انقلاب، تحلیل اصلی مد نظر این رسانه ها، تمرکز بر تنش زایی ایران و احتمال بروز جنگ بود. همچنین این رسانه ها تلاش کردند به نوعی تناقض در این اقدام سپاه با جهت گیری دولت متوسل شوند تا از این رهگذر امکان ایجاد اختلاف نظر بین مسئولین در این موضوع را فراهم کرده باشند. به علاوه، پرداخت این رسانه ها به «خود سرانه» بودن اقدام سپاه و نداشتن مجوز (های غیر لازم) از مجلس و امثال آن نیز از دیگر خطوط خبری آن ها بود.

پدر صنایع موشکی ایران

اما در مقابل، دولت از همان ابتدا به طور قاطع از این اقدام حمایت کرد + هر چند رئیس جمهور با اندکی تأخیر به جمع حامیان پیوست، اما اشاره ایشان به این نکته که خود موافق و به نوعی تصویب کننده این اقدام بوده است بسیار مهم بود +  و به طور کامل خطوط خبری رسانه های بیگانه را ناکام می گذاشت.

ما چه کرده ایم و می کنیم؟

ما (بچه حزب اللهی ها) قبل از موضع گیری رئیس جمهور، به موضع گیری سایر اعضای هیئت دولت توجه مختصری داشتیم و تمرکز اصلی مان بر مطالبه موضع از رئیس جمهور بود (که به جز برخی روش ها و عبارات نا به جا، مطالبه اصلی درست ضروری بود) اما بعد از اعلام موضع رئیس جمهور و تلاش دولت برای آن که بتواند این اقدام را به نوعی برای خود کند، ما چه کردیم؟

به نظر می رسد تلاش ما بر این بود که مجددا بین خودمان و دولت در این موضوع فاصله ایجاد کنیم. یعنی ثابت کنیم دولت «این کاره» نیست و این اقدام ربطی به دولت نداشته است. واضح ترین نمونه، بیانیه سپاه پاسداران است که بعد از گفتار رئیس جمهور و وزیر اطلاعات + بیانیه می دهد و اعلام می کند که حمله تحت نظر فرمانده کل قوا بوده است +

ما چه سودی از این فاصله گذاری می بریم؟

اگر اجازه دهیم (و حتی کمک کنیم) که این اقدام برای دولت شود، فوایدش برای ما (در دو معنی: مردم ایران یا حزب اللهی ها) چیست؟

در این صورت:

  • هویتی خلاف آن چه رسانه ها تبلیغ می کنند از دولت ایجاد می کند که در این هویت جدید (و واقعی تر) دولت، ضد انقلاب نیست و بلکه در مواقع بحرانی می تواند حامی جدی نهادهای انقلابی باشد.
  • به دولت کمک کرده ایم نظرات انتخاباتی خود را در مورد موشک های ایران و سپاه به طور کامل نقض کند. (دولت چند مورد دیگر نیز نقض بعضی مواضع انتخاباتی تندروانه خود را داشته است)
  • این تحلیل را که رأی به دکتر روحانی، رأی به مفاهیمی معارض با انقلاب است توسط خود دولت از بین برده ایم یا تضعیف کرده ایم.
  • امکان بهانه گیری های بعدی جریان های معارض را (که موشک ها موجب تحریم ها هستند) از آنها گرفته ایم.
  • فاصله ما با دولت در یک موضوع کاسته می شود و در مقابل فاصله دولت با دشمن (که از مطالبات حضرت آقا نسبت به جریان های سیاسی است) افزایش پیدا می کنبد.

اما ما این همه فایده را با تشفی خاطر کوتاه مدت در «حال گیری» از دولت عوض کرده ایم. هر چند اگر قرار باشد فواید خارج کردن این موضوع از دست دکتر روحانی را بشماریم، ممکن است چند فایده ای قابل ذکر باشد، اما این فواید قطعا کوتاه مدت و غیر راهبردی است. مگر آن که ما (بچه حزب اللهی ها) نیز مخاطب و تحت تأثیر رسانه های بیگانه، دولت مستقر را اساسا مخالف جمهوری اسلامی ایران بدانیم که در این صورت باید دلیل انتخاب نام «حزب اللهی» برای خودمان را یک بار دیگر بررسی کنیم.

***

در دوره قبلی آقای دکتر روحانی هم، بحث هایی با رفقا داشتیم که بازخورد آنها در این مقالات یا نظرات آنها دیده می شود:

مصاف یا انعطاف (جند روز پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 92)

دشمن کیست (گفتگویی با یک نفر که مثل خودم دوست نداشت روحانی رئیس جمهور شود، پس از اعلام نام رئیس جمهور قانونی کشور)

سه گانه رفتاری ما در مقابل دولت (منظورم از «ما» دقیقاً یعنی «خود ما بچه حزب اللهی ها»)

چرا از گرفتن یارانه انصراف می دهم (مخصوصاً بخش نظرات رو بخونید)

معیار شناخت (یک کلمه است)

هر چند موضوع این مقالات متفاوت است، اما ریشه همه آنها با نکته بالا مشترک است: خودمان قبل از بقیه مردم باور کرده ایم که این دولت ضد انقلاب است.

البته باز هم تأکید می کنم که این دولت اشتباهات فراوانی دارد و ناکارآمد است. اما کوبیدن بر طبلی که در سمفونی دشمن می نوازد، هرگز دولت را کارآمد نخواهد کرد و حامیان دولت را نیز از این عقیده منصرف نمی کند. هدف را فدای «خنک شدن دل هایمان» نکنیم. اگر در دولت دوم آقای روحانی بتوانیم بهترین تجربه را در دو زمینه انقلابی عمل کردن و به دشمن بی اعتماد بودن برای مردم ایجاد کنیم، مشخص خواهد شد که این انتخاب هم برای نظام جمهوری اسلامی برکت داشته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۶ ، ۰۶:۲۳
علی اصغر جوشقان نژاد

دو قطبی شدن جامعه، بیش از آن که به نفع چپ یا راست باشد، به نفع دشمن است. ممکن است عده ای گمان کنند که فلان گروه سیاسی از دو قطبی شدن جامعه در انتخابات سود می برند، اما واقعیت آن است که ضرر این اتفاق بیش از سود آن است. راز توصیه مقام معظم رهبری به یکی از آقایان! هم همین است.

آقا، جامعه را از یک دو قطبی بزرگ نجات داد. اما چیزی که ما از آن غفلت می کنیم، ایجاد دو قطبی های کوچکتر است.

مخالفت با کنسرت ها

مخالفان و موافقان کنسرت

مخالفان و موافقان برجام

مخالفان و موافقان برگزاری مسابقه فوتبال در شب عاشورا

مخالفان و موافقان اکران فیلم [...]

مخالفان و موافقان قراردادهای نفتی

حتی موافقان و مخالفان انصراف احمدی نژاد پس از توصیه رهبری

این دو قطبی ها هم دو سر دارد. یک طرف ماجرایی را شروع می کند، طرف مقابل (بخوانید حزب اللهی ها) رگ گردنی می شوند و مخالفت می کنند. طرف اول هم در تنور ماجرا می دمد و آن قدر ادامه می دهد که شکاف را به میان جامعه بکشاند.

حزب اللهی ها باید مراقب باشند که در دام این بازی ها نیفتند و غیرحزب اللهی ها هم باید بدانند که سودی از این بازی نخواهند برد. این که به اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی شهر [...] فشار بیاید که کنسرت برگزار کند و بعد هم واکنش ها برجسته شوند، نتیجه اش افروخته شدن آتش اختلاف هاست. دود این منقل برای ماست و کبابش برای دشمن.

*

اگر در رفتار خود دقت نکنیم، چیزی که پس از دعواهای انتخاباتی باقی خواهد ماند، کدورت و شکاف بین طبقاتی از مردم است. شکافی که پس از فتنه عمیق شد و هنوز بخش هایی از آن ترمیم نشده است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۵ ، ۱۶:۴۴
علی اصغر جوشقان نژاد

پرهنگ

هم دلی و هم زبانی، معیار شناخت ولایت مداران

دولت و ملت، همدلی و هم زبانی

به مناسبت شعار سال 1394

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۴ ، ۱۰:۱۳
علی اصغر جوشقان نژاد

برای اشاره به معنای هم دلی و هم زبانی ملت و دولت، ترجیح می دهم شما را به بازخوانی نوشته های قبلی پرهنگ راهنمایی کنم. گفتگوها و بحث های من با دوستان حزب اللهی ام در مورد دولت:

مصاف یا انعطاف (جند روز پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 92)

دشمن کیست (گفتگویی با یک نفر که مثل خودم دوست نداشت روحانی رئیس جمهور شود، پس از اعلام نام رئیس جمهور قانونی کشور)

سه گانه رفتاری ما در مقابل دولت (منظورم از «ما» دقیقاً یعنی «خود ما بچه حزب اللهی ها»)

چرا از گرفتن یارانه انصراف می دهم (مخصوصاً بخش نظرات رو بخونید)

*

به نظر من در بین «ملت»، بیشتر طیف حزب اللهی مخاطب شعار امسال هستند. همان هایی که همیشه ادعای تبعیت از ولایت فقیه را داشته اند. حالا باید دید که در صحنه عمل، چه کسانی تابع ترند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۴ ، ۰۹:۵۵
علی اصغر جوشقان نژاد

دوستان خوبم در پایگاه «مطالبه آرمانهای انقلاب از صدا و سیما»!

سلام.

خوش ندارم که این نوشته های ما حالت مناظره ی دو طرف یک منازعه را به خود بگیرد. چرا که خود را هم جهت با شما می بینم و همه ی دغدغه های شما و استدلال هایتان را حرف دل خودم می دانم.

تفاوت ما در آرمان ها نیست. در هدف ها نیست. در تغییراتی که انتظار داریم نیست. در اشکالاتی که می بینیم نیست. در آنچه دل مان را می سوزاند نیست. تفاوت ما در اینها نیست. ممکن است تنها تفاوت ما در نوع اقدام باشد.

اگر فهرست بلند انتقادات خود به عملکرد سازمان صدا و سیما را پیش روی من بگذارید، احتمالاً چیزی از آن خط نمی زنم ولی مواردی به آن اضافه می کنم که از بیرون صدا و سیما دیده نمی شوند.

پس آنچه نوشته ام و می نویسم نه برای توجیه وضع موجود و دفاع از آن، بلکه برای کمک به اصلاح آن است:

احتمالاً بسیاری از ما انتقاداتی به صدا و سیما داریم و کم یا زیاد، آن را از خط اصیل انقلاب منحرف می دانیم. با این حساب، چگونه می توانیم این رسانه را اصلاح کنیم؟

راه حل های کوتاه و بلند مدتی که به ذهن من می رسد در دو دسته کلی قابل جمع است:

الف- نقد کنید:

1- برای آنکه از ضعف های صدا و سیما تأثیر نپذیرید، لازم است آن همه با سواد! شوید که بتوانید محتوای آن را به خوبی نقد کنید. البته منظور از سواد قطعاً لیسانس یا فوق آن نیست. منظور سواد رسانه ای است به گونه ای که تشخیص خطاهای رسانه را برای شما ممکن کند. اگر با سواد (با همین تعریف) باشید، طبیعتاً خودتان و اطرافتان را بیشتر از خطرات!! صدا و سیما مصون خواهید کرد.

2- اگر یک مخاطب عادی هستید (و حتی اگر یک مخاطب غیر عادی هستید!) حتماً در مقابل آنچه صدا و سیما به سمت شما می فرستد بی تفاوت نباشید. هر قدمی که به خوبی در جهت اهداف انقلاب اسلامی بود نیازمند تشویق است و در مقابل هر اقدام مخالفی نیازمند تقبیح. گوشی تلفن را بردارید و در راستای اهداف انقلاب چند کلمه به خودتان زحمت بدهید. باور بفرمایید گوش های آقای ضرغامی آن همه تیز نیست که صحبت های زیر لب شما را از این فاصله دور بشنود. شما باید اعتراض خود را به حرکت های بد و تشکر خود را از حرکت های خوب صدا و سیما حتماً از طریق شماره های روابط عمومی منتقل کنید.

اگر کمی دقت بفرمایید این بند بر مرحله تذکر زبانی امر به معروف و نهی از منکر منطبق است... و این دو نیز از فروع دین و واجب اند.

3- اگر دستی به قلم دارید، همین تعریف ها و انقادها را در سایر رسانه ها منعکس کنید. البته همواره توجه داشته باشید که نیت شما از انتقاد، نه تنها غرغر کردن، بلکه اصلاح است. این تذکر از آن روست که یک سره سیاه ننویسید و به محدودیت های موجود توجه کنید.

4- به این فرمایش حضرت آقا توجه کنید:

بینید عزیزان! فکر شما و کارى که کردید و راه نوئى که پیدا کردید، پیشنهادى که به نظرتان رسیده، تأثیرگذارى‌اش فقط این نیست که این فوراً به دستگاه اجرائى منتقل بشود و فوراً یک ترجمه‌ى عملیاتى بشود و اجرائى و عملیاتى شود؛ نه، این تنها تأثیر نیست. یکى از مهمترین تأثیرات همین فکر کردنها این است که شما فضاسازى میکنید، گفتمان‌سازى میکنید. در نتیجه، در یک فضاى معتقد به یک مبناى فکرى یا عملى، رئیس جمهور هم همان جور فکر میکند، وزیر هم همان جور فکر میکند، مدیرکل هم همان جور فکر میکند، کارکنان هم همه همان جور فکر میکنند؛ این خوب است. و شما این کار را انجام میدهید. فکر کنید، بگوئید، بنویسید، در مجامعِ خودتان منعکس کنید؛

طبیعتاً وقتی که شما صدا و سیما را نقد می کنید باید این نگاه را هم در نقد خود بگنجانید. حتی به نظر من این نگاه بسیار موثرتر از نگاهی است که توقع اصلاح فوری همه کاستی ها را دارد.

گفتمان سازی البته لوازمی دارد. با بی ادبی و تندروی نمی توان گفتمان ساخت. گفتمان سازی نیازمند زمان است. حرف مستدل و منطقی با شیوه ای هنرمندانه و ظریف با رعایت حوصله و سعه صدر در طول زمان نه چندان کوتاه می تواند گفتمان سازی کند.

گاهی نیز باید آدم های شاخص را نشانه گرفت. چه اینکه اگر شما بتوانید نویسندگان فیلمنامه های سازمان صدا و سیما را تحت تأثیر افکار دلخواه خود قرار دهید، بسیار موثرتر از آن است که مدیران گروه ها را متأثر کنید.(*)

ب- تولید کنید:

1- فرض کنید جناب ضرغامی بشمار سه! همه بدنه مریض صدا و سیما را اخراج کند، من و شمای غرغرو چطور می توانیم جای خالی آنها را پر کنیم؟ یا اصلاً تصور کنید همان جناب، بشمار سه! شبکه جدیدی تأسیس کردند به نام حزب الله و تقدیم ما کردند، چه هنری داریم برای پر کردن آن؟

اینجا اهمیت کار و تولید مشخص می شود. اگر از صنف هنرمندان محسوب می شوید، حتماً در تولید با کیفیت جهاد کنید. با نگاه انقلابی و دینی به قدری تولید کنید که از طریق سایر رسانه ها در جامعه سر ریز شود. البته صدا و سیما هم اندک اندک صدای شما را خواهد شنید.

مطمئن هستم اگر آدم باعرضه ای! تولیدات خوب خود را به صدا و سیما عرضه کند، این سازمان تاب مقاومت در برابر پخش آن را نخواهد داشت. مشکل قدری هم از ماست که تولید نداریم.

2- خلاقیت از پایه های هنر است. وقتی شما به تکرار بیفتید از هنر فاصله گرفته اید.

از دیگر سو قالب و محتوا از یکدیگر بیگانه نیستند. شما نمی توانید هر سخنی را در هر قالبی بریزید.

ترکیب این دو جمله چنین نتیجه می دهد: «اگر بنا باشد حرف های انقلاب به صورت هنرمندانه گفته شود، دائماً باید قالب های خلاقانه جدیدی برای این کار تولید شود.» این تولیدات (آنچنان که اکنون می بینیم) از صدا و سیما بر نمی آید. چرا من و شمایی که ادعا می کنیم، نیاییم و در این مسیر تلاش نکنیم؟

لازم است همه آن هنرمندانی که درد دین و انقلاب دارند در تولید با کیفیت جهاد کنند. هم به دلیل انتشار سخن انقلاب و هم برای آنکه الگوهای جدیدی از برنامه های دینی تولید شود.

3- همین تولیدات نیز می تواند به گفتمان سازی کمک شایانی کند. اگر قرار است گفتمانی در جامعه گسترش یابد، نیازمند تولیدات رسانه ایست.

***

سخن به درازا کشید. آنچه از نظر من مهم است گسترش دغدغه نسبت به این آرمان هاست (گفتمان سازی) و افزایش غیرت خودمان در دفاع از این دغدغه ها (نقد و تولید جهادی)

*- این ایده از یکی از رفقا گرفته شد. باشد که خودش مفصل تر بنویسد.

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۰ ، ۱۸:۲۵
علی اصغر جوشقان نژاد