پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

دغدغه اصلی پرهنگ، فرهنگ است. اما به سیاست، اقتصاد، جامعه و... هم سرک می‌کشد.
پرهنگ بیشتر از نوشته‌های خودم پر شده است، هر چند از نوشته‌های دیگران نیز خالی نیست.
ارادتمند؛ علی اصغر جوشقان‌نژاد

تاريخ پرهنگ
آخرین نظرات
عضوی از راز دل

۱۱۱ مطلب در سال ۱۳۹۰ ثبت شده است

شروع و پایان طواف ما، علی القاعده حجرالاسود بوده است. سنگ سیاهی که در بهشت یاقوتی درخشان بوده و اکنون حامل عهد ابناء آدم است.
محل نصب حجرالاسود را رکن عراقی می گویند. اینجا مکانی است که خداوند از آدم عهد بندگی گرفت. حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز بر رکن تکیه می کنند و در مقابل مردم به حجرالاسود احتجاج می فرمایند که چقدر به میثاقی که از شما گرفته شده است، وفادار بوده اید؟
امام باقر علیه السلام فرمود: حجرالاسود میثاق خداوند و لمس آن بیعت و پیمان با خداست.

حجرالاسعد

جانا به حق دوستی، کان عهد و پیمان تازه کن

 
این مجموعه، سفرنامه احتمالی من به حج است که پیش از عزیمت، آماده کرده ام و به تدریج منتشر می شود. همه آن را ببینید+
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۰ ، ۰۸:۰۰
علی اصغر جوشقان نژاد
شنیده ام که عظمت کعبه، مانند سادگی آن بسیار گیراست. شنیده ام که نگاه به کعبه ثواب دارد و آدمی از آن سیر نمی شود.
کعبه را نگاه می کنم
شنیده ام که وقتی اولین بار نگاهت به کعبه می افتد به سجده می روی و دعا می کنی و این دعا مستجاب است.
کعبه در محاصره
«و لا تقاتلوهم عند المسجد الحرام حتی یقاتلوکم فیه» (سوره بقره، آیه 191)
در مسجدالحرام با آنها نجنگید تا آنها با شما جنگ کنند.
اگر در اولین سجده بر علیه «ابوسفیان» دعای جنگی کرده باشم که گناه ندارد؟
 
 
این مجموعه، سفرنامه احتمالی من به حج است که پیش از عزیمت، آماده کرده ام و به تدریج منتشر می شود. همه آن را ببینید+
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۰ ، ۰۸:۰۰
علی اصغر جوشقان نژاد
عموم مردم در سال های متمادی، به این مسجد «ابیار علی علیه السلام» گفته اند که حضرت علی علیه السلام برای آبیاری نخلستان ها، چاه های فراوانی در این منطقه حفر کرده و ابیار نیز اسم جمع «بئر» به معنی چاه است.

بخشی از کتاب فرهنگنامه حج، نوشته مجتبی تونه ای

ابیار علی، همان مسجد شجره است

جمله بالا در وصف مسجد شجره است. همان جایی که احتمالاً ما تا الان واردش شده ایم و مُحرِم بیرون آمده ایم.

لبیک اللهم لبیک...

همه چیز ما برای خداست و همان خدایی که تا کنون آنها را برای ما حلال کرده بود، حالا آنها را حرام کرده است. از لحظه محرم شدن، تمرین می کنیم که مالکیت خدا را بپذیریم.

وقتی به دور بیت الله گشتیم و در مسعی دویدیم، همان خدایی که به حرمت امر کرده بود، حکم به حلیت می دهد.

به حج می رویم تا عبودیت را تمرین کنیم. عبودیت محض

 

این مجموعه، سفرنامه احتمالی من به حج است که پیش از عزیمت، آماده کرده ام و به تدریج منتشر می شود. همه آن را ببینید+

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۰ ، ۰۸:۰۰
علی اصغر جوشقان نژاد
بقیع، یعنی مکانی که بقعه دارد. ولی من آنجا بقعه ای ندیدم.
و امروز احتمالا باید از بقیع وداع کنم.
جنت البقیعقدیمی ترین عکسی که از بقیع به دست آمده است، معنای بقیع را بهتر نشان می دهد.
روز میلاد دومین امامی که در بقیع دفن شد، مبارک باد.
 
 
این مجموعه، سفرنامه احتمالی من به حج است که پیش از عزیمت، آماده کرده ام و به تدریج منتشر می شود. همه آن را ببینید+
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۰ ، ۰۸:۰۰
علی اصغر جوشقان نژاد
در مقابل باب جبرئیل و باب النساء مسجد النبی، کوچه های تنگ و باریک و بسیار قدیمی وجود داشت که به محله بنی هاشم معروف بود. این کوچه های پر پیچ و خم تا قبرستان بقیع ادامه داشت و در دوران مختلف همچنان محفوظ بود و گاهی بازسازی می شد.
در سال های 1364 تا 1366، این محله به کلی تخریب شد.
کوچه بنی هاشماحتمالاً در روز میلاد عباس بن علی، در حسرت کوچه بنی هاشم، در همان حوالی نشسته ام. در حسرت کوچه ای که بوی فاطمه بدهد. در حسرت کوچه ای که عباس بن علی علیه السلام، در یکی از پیچ هایش با غضب مشتش را گره کرده و به مادرش فاطمه می اندیشد.
 
در این نوشته از «فرهنگ نامه حج» نوشته مجتبی تونه ای استفاده شده است.
همچنین این مجموعه، سفرنامه احتمالی من به حج است که پیش از عزیمت، آماده کرده ام و به تدریج منتشر می شود. همه آن را ببینید+
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۰ ، ۰۸:۰۰
علی اصغر جوشقان نژاد
امروز، روز میلاد حسین بن علی علیه السلام است. نوه پیامبر خدا و من احتمالاً در مسجدالنبی نشسته ام.
امام سوم شیعیان را یزید بن معاویه کشته است، نوه ابوسفیان.
بازار ابوسفیان چند سالی است که به خاطر توسعه اطراف حرم خراب شده است. ای کاش همه دنیا حرم شود تا هیچ جایی برای کالای ابوسفیان نماند.
کاش همه دنیا کربلا شود.
بحرین کربلاستخدایا بازار ابوسفیان را به دست ما خراب کن.
 
در این نوشته از «فرهنگ نامه حج» نوشته مجتبی تونه ای استفاده شده است.
همچنین این مجموعه، سفرنامه احتمالی من به حج است که پیش از عزیمت، آماده کرده ام و به تدریج منتشر می شود. همه آن را ببینید+
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۰ ، ۰۸:۰۰
علی اصغر جوشقان نژاد
«خلوا سبیلُها فاِنها مأمورَه» راه شتر را باز گزارید که او مأمور است.
این جمله حضرت رسول است، هنگامی که به یثرب رسید و آن را به مدینه النبی بدل کرد.
محل مسجد را به ده دینار خرید و حالا آنجا خانه ماست. اگر نه، پس چرا نماز ما آنجا کامل است؟ آنجا منزل پدری ماست. «انا و علی ابوا هذه الامه»
امروز احتمالاً مسجدالنبی را دیده ایم. گنبد سبزش را. بقیعش را... خانه مان را.
مسجد النبی، خانه ما
 
در این نوشته از «فرهنگ نامه حج» نوشته مجتبی تونه ای استفاده شده است.
همچنین این مجموعه، سفرنامه احتمالی من به حج است که پیش از عزیمت، آماده کرده ام و به تدریج منتشر می شود. همه آن را ببینید+
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۰ ، ۰۸:۰۰
علی اصغر جوشقان نژاد
امروز احتمالا از جده گذشته ایم. جده شهری است بندی، بزرگ و زیبا در کنار دریای سرخ و در استان مکه.
تنها مکان مقدس جده، مدفن حضرت حوا است که فعلا -به لطف آل سعود- به صورت خرابه ای در آمده است.
بعضی نام «جده» را به سبب وجود قبر حضرت حوا، جده انسان ها در آن می دانند. ولی نام صحیح آن جُده به معنای مکان متصل به دریا است. برخی نیز گفته اند که جده، مادر امام حسن عسکری علیه السلام است که در دوران غیبت صغری نقش ویژه ای داشت.
اما شهر جده برای ما، فقط گذرگاهی است که تهران را به مدینه وصل می کند. توقف ما به اندازه مهر شدن گذرنامه ها خواهد بود (ان شاء الله)
گذرنامه
 
در این نوشته از «فرهنگ نامه حج» نوشته مجتبی تونه ای استفاده شده است.
همچنین این مجموعه، سفرنامه احتمالی من به حج است که پیش از عزیمت، آماده کرده ام و به تدریج منتشر می شود. همه آن را ببینید+
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۰ ، ۰۸:۰۰
علی اصغر جوشقان نژاد

یادم آمد شب بی چتر و کلاهی که به بارانی مرطوب خیابان زدم آهسته و گفتم چه هوایی است خدایی، من و آغوش رهایی، سپس آنقدر دویدم طرف فاصله تا از نفس افتاد نگاهم به نگاهی، دلم آرام شد آنگونه که هر قطره ی باران غزلی بود نوازش گر احساس که می گفت فلانی! چه بخواهی چه نخواهی به سفر می روی امشب، چمدانت پر باران شده پیراهنی از ابر به تن کن و بیا! پس سفر آغاز شد و نوبت پرواز شد و راه نفس باز شد و قافیه ها از قفس حنجره آزاد و رها در منِ شاعر، منِ بی تاب تر از مرغ مهاجر، به کجا می روم اقلیم به اقلیم، خدا هم سفرم بود و جهان زیر پرم بود سراسر...

از «قبله مایل به تو» سروده های سید حمیدرضا برقعی

*

اگر خدا بخواهد عازم سفر عمره هستم. اما سفرنامه ام را پیشاپیش نوشته ام. پس ضمن اینکه حلال می کنید، هر روز ساعت 8 صبح، یک برگ از سفرنامه پیش نوشته را اینجا بخوانید+

برگ های سفر، پس از این مطلب خواهند آمد.

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۰ ، ۰۸:۰۰
علی اصغر جوشقان نژاد
دانشجو که بودم، یکی از اساتید (که از قضا رئیس دانشکده هم بود) انگشتر طلا دست می کرد.
خیلی با خودم کلنجار رفتم که چگونه بگویم که ناراحت نشود. در آخر، نامه ای نوشتم و در باکس استاد گذاشتم، بدون اینکه نامم را ذکر کرده باشم.
جلسه بعد استاد در کلاس، به نامه اشاره کرد و گفت که انگشترش طلا نیست و فقط رنگ طلاست. بعد خوشحالی اش را از اینکه دانشجویی می تواند به استادش اینقدر صمیمی تذکر بدهد بیان کرد و متن نامه را خواند.
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۰ ، ۰۰:۳۹
علی اصغر جوشقان نژاد