پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

دغدغه اصلی پرهنگ، فرهنگ است. اما به سیاست، اقتصاد، جامعه و... هم سرک می‌کشد.
پرهنگ بیشتر از نوشته‌های خودم پر شده است، هر چند از نوشته‌های دیگران نیز خالی نیست.
ارادتمند؛ علی اصغر جوشقان‌نژاد

تاريخ پرهنگ
آخرین نظرات
عضوی از راز دل

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هاشمی» ثبت شده است

محمدرضا سرشار، نویسنده، استاد ادبیات و گوینده «قصه ظهر جمعه» رادیو ایران، در سال 78 برای انتخابات مجلس ششم نامزد شد و به همراه 29 نفر دیگر در فهرست جامعه روحانیت مبارز تهران قرار گرفت.

سرشار، خاطرات آن روزها را البته حدود 10 سال بعد، وقتی یکی دیگر از نامزدهای همان فهرست رئیس جمهور شده بود منتشر کرد. فهرستی که الان سه نفر از آنها جزء روسای جمهور ایران هستند: «اکبر هاشمی بهرمانی، محمود احمدی‌نژاد، حسن روحانی» و افراد سرشناس دیگری نیز در آن حضور داشته‌اند: «مرضیه وحید دستجردی، محسن رضایی، غلامعلی حداد عادل، داوود دانش جعفری و...»

عکس انتخاباتی با کت دکتر احمدی نژاد

«عکس انتخاباتی با کت دکتر احمدی نژاد» کتاب خوبی هست و نیست.

خوب است، چون وارد حواشی سیاست شده و با این حاشیه‌ها، به جریان شناسی، شخصیت‌شناسی و آگاهی ما از وقایع دوره زمانی مورد اشاره کمک می‌کند. هر چند در این کتاب به طور مستقیم بسیاری از موضوعات مورد نقد و بررسی قرار نگرفته است، اما با مطالعه آن شناخت بهتری نسبت به مسائل و اشخاصی مانند: عطاء الله مهاجرانی، آیت‌الله مهدوی کنی، دوم خرداد، انتخابات مجلس، جامعه روحانیت مبارز، حزب کارگزاران سازندگی، محمدرضا سرشار و... پیدا می‌کنیم.

در مقابل البته باید از ضعف اساسی این کتاب نیز سخن گفت. ساختار کتاب، بدون هیچ نظم مناسب برای درک مطالب تنظیم شده است. خاطرات نظم منطقی ندارند، نظم تاریخی نیز در آن دیده نمی‌شود، حتی نظم موضوعی نیز وجود ندارد. همین موضوع سبب شده است فصل‌های میانی کتاب جذابیت نداشته باشد. در بعضی فصل‌ها فقط گفته شده است که در تاریخ فلان به کجاها رفتم برای سخنرانی و حداکثر یکی دو تحلیل کمرنگ و کم خاصیت از فضای جلسه یا محیط ارائه شده است.

در نظم کنونی کتاب، فصل‌های اول حاوی اطلاعات مناسبی است و فصل پایانی نیز جذاب است. اما فصل‌های میانی عمدتاً تکراری و خسته کننده هستند. خود نویسنده نیز جایی در اواخر کتاب به این موضوع اشاره می‌کند و برای جلوگیری از این موضوع، به طور خلاصه به جلسات اشاره می‌کند که البته این مسئله هیچ دردی را دوا نکرده است.

اگر کتاب ترتیب تاریخی می‌داشت، احتمالاً جذاب‌تر و قابل فهم‌تر می‌شد. در هیچ کجای کتاب به جز فصل آخر، تاریخ دقیق برگزاری انتخابات مجلس ذکر نشده است. بنابراین وقتی نویسنده نوشته است در تاریخ مثلا 1378.11.15 فلان کار را کردم، خواننده متوجه نمی‌شود که این تاریخ چقدر تا انتخابات فاصله دارد. اگر موضوعات به صورت تاریخی مرتب می‌شدند، علاوه بر اینکه سلسله اتفاقات ارتباط منطقی بیشتری پیدا می‌کرد، می‌شد در فصل‌های انتهایی شاهد هیجان و جذابیت بیشتری بود تا آنکه خواننده به دنبال کتاب کشیده شود.

*

عکس انتخاباتی با کت دکتر احمدی‌نژاد، شاید برای کوچکترها قابل توصیه نباشد اما برای بزرگترهایی که آن روزها را درک کرده‌اند، خواندنی است. دست کم، خاطراتی از آن ایام زنده می‌شود. خاطراتی از «ایام سیاه انتخابات مجلس ششم»، «انتخابات سیاه مجلس ششم» و «مجلس سیاه ششم»

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۴۰
علی اصغر جوشقان نژاد

imagesدر بازار شلوغ انتخابات، اگر معیار مناسبی برای سنجش در اختیار نباشد، به احتمال زیاد نخواهیم توانست به درستی تشخیص دهیم و انتخاب کنیم. از طرف دیگر، معیارهای اصولی باید به نحوی ترجمه شوند که بتوانیم وجود یا عدم آن را تشخیص دهیم. به همین دلیل، به نظر می رسد باید معیارهایی مانند انقلابی بودن، مردمی بودن، رعایت اصول اخلاقی و... را در سنجه های زیر جستجو کرد:

سنجه اول: شیوه نقد عملکرد دولت فعلی

یکی از شیوه های رایج در جذب افکار، تمرکز بر نقاط ضعف دولت پیشین است. کار نیز بسیار ساده است. با مطالعه سطحی روزنامه ها نیز می توان نقاط ضعفی را شناسایی کرد و آن را با ادبیاتی جذاب به مخاطبان ارائه داد. اما مسئله مهم در این نقد عملکرد، میزان رعایت انصاف در مورد احمدی نژاد و دولت متبوعش است.

ما (با آنکه به احمدی نژاد رای داده ایم) از عملکردش در دوره دوم ریاست جمهوری راضی نیستیم. اما این به معنای نفی کامل خدمات او نیست. حتی اگر از مثال معروف «گاو نه من شیر ده» هم استفاده کنیم، باید «نه من شیر دادنش » را ببینیم و بعد هدر دادن شیرها را ذکر کنیم. فراگیر کردن بعضی گفتمان های انقلاب (پس از آن که در دولت خاتمی به محاق رفته بودند) از خدمات احمدی نژاد بود. امروز به راحتی می توان مدلی مانند سفرهای استانی را از رئیس جمهور آتی طلب کرد و...

نامزدی که چشم هایش را می بندد و دهانش را باز می کند و سپس هر چه دلش می خواهد در مورد عملکرد دولت جاری بد و بیراه می بافد بدون رعایت انصاف (و حتی گاهی ادب) احتمالا مسیر اخلاقی اش نیاز به اصلاح خواهد داشت و چه بسا به همین چاله ای بیفتد که دولت فعلی در آن گیر افتاده است.

سنجه دوم: تخریب

به جز دولت، آدم های دیگری هم هستند که سیبل های خوبی برای تیراندازی به حساب می آیند. تخریب این آدم ها (از هاشمی گرفته تا سایر نامزدها) از نظر بعضی، نردبان خوبی برای قد کشیدن بین سایرین است. اما تجربه قبلی آدم های مخرب! نشان داده است که این نوع آدم ها وقتی قدرت را به دست بگیرند هر کاری ممکن است انجام دهند.

سنجه سوم: بگم بگم

میل شدید به افشاگری، مخصوصا بعد از آنکه اقبال نسبی جامعه به آن مشخص شد، سکه رایج بازار تبلیغات است. خیلی ها چوب را بالا گرفته اند که فلان پرونده را افشا می کنم و بهمانی ها را بی آبرو خواهم کرد. (گاهی به امید فرار کردن گربه دزد خیالی)

اما سوال اینجاست که اگر شما اطلاعاتی در مورد چنین خطایی داشته ای، چرا تا حالا ساکت بوده ای؟ و اصولا چرا آن را در رسانه ها می گویی؟ آیا نباید از طریق قانونی نسبت به پیگیری آن اقدام می کردی؟ آیا مخفی کردن اطلاعات جرم، خودش یک جرم نیست؟ (مخصوصا آن هایی را که مسئولیتی داشته اند که از طریق مسئولیت خود موظف به پیگیری این مسائل بوده اند.)

سنجه چهارم: شایعات روزهای انتخابات

به نظرم گاهی آدم مجبور است آنچه در روزهای انتخابات در مورد نامزدها می شوند، کنار بگذارد و به همان اطلاعات روزهای قبل از تبلیغات بسنده کند. در روزهای انتخابات، آنقدر شایعات و حرفهای عجیب و غریب به گوش می رسد که واضح است اکثر آنها دروغ است.

اما اگر بیش از حد، حرف های عجیب و غریب پشت سر کسی گفته می شود، احتمالا نکته ای قابل بررسی به نفع او وجود داشته باشد. باید بیشتر دقت کرد، چرا اینهمه یک نفر تخریب می شود. البته واضح و مبرهن است که این مسئله به تنهایی، مزیتی برای کسی حساب نمی شود و تنها یک نشانه خواهد بود.

سنجه پنجم: اقبال دشمن

اینکه دشمن به کسی اقبال یا از کسی تنفر داشته باشد یک معیار اساسی است. دشمنی بیگانگان با یک نفر، بر خلاف سنجه قبل، یک مزیت برای اوست.

کسی که دشمن او را بپسندد، یک نمره منفی بزرگ گرفته است و به هیچ وجه در فهرست انتخاب قرار نمی گیرد.

سنجه ششم:هزینه تبلیغ

هزینه تبلیغات که زیاد شد، احتمالا نامزد مورد نظر به یکی از سه گزینه زیر مدیون است:

  • در حالت خوش بینانه، به مرحوم پدرشان مدیون هستند به خاطر ارث خوبی که برایشان باقی گذاشته اند.
  • در حالت دیگر، به عده ای خاص و دم کلفت مدیون هستند به خاطر منابعی که بدون هیچ چشم داشتی دراختیار ایشان قرار داده اند.
  • در حالت سوم به همه مردم مدیون اند، چون بیت المال برای همه مردم است!

البته بین آن کس که هزینه تبلیغش کم است، و آن کس که ادای کم هزینه بودن را در می آورد تفاوتی است آشکار.

سنجه هفتم: اصول و شیوه تبلیغ

به جز هزینه تبلیغ، شیوه تبلیغ نیز بسیار مهم است. به جز عملکرد بعضی هواداران که نباید آن را به پای نامزد مورد حمایت شان نوشت، اصول تبلیغی فرد می تواند نشان گر تفکر او باشد.

  • در تبلیغ روی چه چیزهایی (به صورت مستقیم و غیرمستقیم) تاکید می کند؟
  • چقدر خودش را ملزم به رعایت قانون در تبلیغات و غیره می داند؟
  • برنامه اش بیشتر است یا شعارش؟
  • تعریف از خود را چقدر با کنایه به دیگران همراه می کند؟
  • از آقا مایه می گذارد یا به او باور دارد؟
  • چقدر مشغول جذب فوق حداکثری است؟ (این مورد در بند بعدی توضیح داده شده است)
  • و...

سنجه هشتم: علاقه به جذب فوق حداکثری

جذب حداکثری، جدای از ولایی بودن، عقلانی است. اما بدیهی است که در کنار آن باید دفع حداقلی هم باشد. کسی که دوست دارد همه سلیقه ها (تاکید می کنم همه سلیقه ها) را داشته باشد، احتمالا یک جای کمیتش لنگ است.

در انتخابات قبلی، کروبی با دراویش و ضد انقلاب و غیره و ذلک هم کنار می آمد که نشان دهد همه طیف ها را در کنار خود دارد. این روزها هم بعضی سعی دارند به انحای مختلف دل همه را به دست آورند. یکی در مورد «سران فتنه بودن این و آن» طوری صحبت می کند که بلکه دل هوادارانشان را به دست آورد. دیگری جواب سوالات را به قدری دوپهلو و مبهم می دهد که به هیچ کس برنخورد و از این دست، بسیار...

این یعنی جاذبه بدون دافعه یا در حالت دیگر یعنی قدرت دوستی.

حرف آخر: نمره قبولی
طبیعی است که اگر شخصی پیدا شود که همه معیارهای مد نظر ما را داشته باشد، اولویت خواهد داشت. اما به احتمال قوی، هر گزینه، بخشی از معیارها را خواهد داشت و در بخشی دیگر کاستی هایی در او پیدا می شود. بنابراین همین که شخصی یکی از معیارها را نداشت، فورا از فهرست کنار گذاشته نمی شود، مگر آنکه ملاک مورد نظر، به تنهایی او را رفوزه کند.
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۴:۳۱
علی اصغر جوشقان نژاد