پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

دغدغه اصلی پرهنگ، فرهنگ است. اما به سیاست، اقتصاد، جامعه و... هم سرک می‌کشد.
پرهنگ بیشتر از نوشته‌های خودم پر شده است، هر چند از نوشته‌های دیگران نیز خالی نیست.
ارادتمند؛ علی اصغر جوشقان‌نژاد

تاريخ پرهنگ
آخرین نظرات
عضوی از راز دل

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معلم» ثبت شده است

چند سالی است که در یکی از مدارس قم به تدریس آمادگی دفاعی مشغول هستم. از آن جا که این درس در کنار درس هایی مانند ریاضی و فیزیک و حتی زبان و عربی و بینش اسلامی، درس درجه دو هم به شمار نمی آید، گاهی موضوع شوخی بین سایر معلمان بوده است. اما از نظر اثرگذاری، آمادگی دفاعی می تواند یکی از مهم ترین دروس دبیرستان باشد و دانش آموزان را با افزایش اعتماد به نفس ملی و ایجاد قدرت حرکت، به افرادی مؤثر در جامعه تبدیل کند.

امسال برای آن که میزان اثرگذاری درس در بین دانش آموزان را بسنجم، اقدام به برگزاری یک نظرسنجی کردم. سوالاتی بر اساس آن چه در کلاس درس می دهم آماده کردم و در اولین جلسه، قبل از شروع درس به دانش آموزان دادم. همین پرسشنامه را انتهای سال، پس از آن که امتحان دانش آموزان برگزار شد، مجددا بین دانش آموزان توزیع کردم. این پرسش نامه، بدون نام و بی اثر در نمره بوده است.

مقایسه پاسخ های دانش آموزان، نکات جالبی را به دنبال دارد که در ادامه به بخشی از آنها اشاره می شود.

 

قدرت ما، قدرت آمریکا:

یکی از سوالات پرسشنامه، یک جمله ناقص بود که دانش آموزان باید آن را کامل می کردند: «آمریکا به ایران حمله نمی کند، چون....»

من پاسخ های دانش آموزان را به سه دسته تقسیم کردم:

  • دسته اول: جواب هایی که به نوعی ناتوانی آمریکا را مطرح می کرد، مانند ترس آمریکا از ایران و...
  • دسته دوم: پاسخ هایی که به نوعی نشان می داد که آمریکا می تواند اما محاسباتش نشان می دهد نباید حمله نظامی کند، مانند حمله فرهنگی به ایران، هزینه زیاد حمله نظامی و...
  • دسته سوم: جواب هایی که قدرت ایران را نشان می داد، مانند آمادگی دفاعی ایران، ایمان ما به خدا، مقاومت مردمی و...

جدول مقایسه پاسخ های ابتدا و انتهای سال، نکات جالبی دارد:

 

دسته اول

دسته دوم

دسته سوم

ابتدای سال

10

13

9

انتهای سال

9

7

23

اعتماد دانش آموزان به قدرت داخلی، افزایش چشمگیری پیدا کرده است. جالب اینجاست که بیشترین کلید واژه ای که در ابتدای سال توسط دانش آموزان در پاسخ ها تکرار شده بود، «ترس آمریکا» با 8 بار تکرار بود. در انتهای سال این کلید واژه 6 بار تکرار شد، اما در عوض کلید واژه «اقتدار یا آمادگی دفاعی ایران» به 10 بار تکرار رسید.

 

شناخت شهدا:

در پرسشنامه، از دانش آموزان خواسته شد که نام سه شهید که می توانند یک نکته درباره آنها بگویند، بنویسند. ابتدای سال، پرتکرارترین نام شهید، مربوط به شهید بابایی و شهید چمران بود که فیلم یا سریال آنها به تازگی پخش شده بود. همچنین در مجموع نام 19 شهید نوشته شد.

در طول سال، هر دانش آموز با نام یک شهید شناخته می شد و باید زندگی شهید را در یکی از جلسات در کلاس ارائه می کرد. نتیجه این کار، آشنایی همه دانش آموزان با حداقل یک شهید بود. به همین دلیل در انتهای سال، 9 شهید جدید به فهرست اضافه شده بود. البته جالب توجه آن است که نام شهید چمران و شهید خرازی بیشترین تکرار را به خود اختصاص داده بودند که به دلیل وجود زندگی این دو شهید در محدوده امتحانی دانش آموزان بود.

 

گزینه های نگرشی:

در ادامه پرسشنامه، 12 جمله آمده بود که دانش آموز با انتخاب گزینه های «کاملاً موافق، موافق، مخالف، کاملاً مخالف» نگرش خود را به موضوعات ذکر شده نشان می داد.

اگر نظرات را به دو دسته کلی موافق و مخالف تقسیم کنیم، جدول زیر نشان دهنده تغییرات نظر دانش آموزان در هر مرحله است (بعضی از دانش آموزان تعدادی از گزینه ها را پاسخ نداده اند):

 

گزاره

ابتدای سال

پایان سال

موافق

مخالف

موافق

مخالف

1

ما در یک کشور کاملاً امن زندگی می کنیم.

23

0

22

0

2

توانایی دفاعی ایران در مقابل تهدیدات موجود زیاد است.

22

1

22

0

3

در جنگ تحمیلی، ایران پیروز نهایی میدان بود.

20

2

22

0

4

سازمان ملل می تواند امنیت جهان را تأمین کند.

2

20

0

22

5

بسیجی یعنی کسی که کارت عضویت در بسیج را داشته باشد.

15

6

2

20

6

بسیج در دوران بعد از دفاع مقدس هم خدمات مهمی داشته است.

17

5

16

6

7

جنگ ما، جنگ کفر و ایمان بود.

23

0

22

0

8

اختلاف بین شیعیان و اهل سنت، به نفع اسرائیل و آمریکاست و باید از آن جلوگیری کرد.

19

4

21

1

9

تماشای فوتبال، یک سرگرمی مفید است.

8

15

8

12

10

در دوران صلح باید برای شرایط جنگ آمادگی کسب کنیم.

19

3

22

0

11

من تلاش می کنم کالای ایرانی بخرم.

11

10

15

6

12

اقتصاد آمریکا، یک اقتصاد قوی و پر توان است.

18

5

12

8

 

جدول بالا نشان می دهد که کلاس در بعضی موضوعات موفق بوده است و در بعضی دیگر، نه. مثلاً تفاوت گذاشتن بین رفتار بسیجی و کارت بسییج، نسبتاً بین دانش آموزان جا افتاده است. اما اعتقاد به خدمات بسیج پس از پایان جنگ تحمیلی دچار پسرفت شده است.

در موضوعاتی مانند «ضرورت وحدت شیعیان و اهل سنت»، «ضرورت کسب آمادگی برای تهدیدات»، «خرید کالای ایرانی» و «قدرت اقتصادی آمریکا»، شاخص ها بهبود نسبی داشته اند. اما در موضوع «فوتبال به عنوان یک سرگرمی» با توجه به اینکه فرصت گفتگوی لازم در کلاس ایجاد نشد، شاخص نیز هیچ بهبودی نداشته است.

 

جمع بندی:

ما به عنوان معلم، اهمیت فرصت گفتگو با دانش آموزان را بیشتر خواهیم دانست، اگر به اثرگذاری گفتار خود بر ایشان واقف باشیم. مسئولیت سنگینی که بر عهده ماست، ناشی از همین اثرگذاری است. بر این مبنا، تمام دروس درجه یک هستند و آمادگی دفاعی و درس های مشابه، به آن دلیل که امکان گفتگوی بی واسطه پیرامون موضوعات حساس فکری و فرهنگی را ایجاد می کنند، درجه یک تر از بقیه دروس هستند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۵۲
علی اصغر جوشقان نژاد

1.

بعضی از تاریخ نگاران، تاریخ را آن گونه که خواسته اند نوشته اند نه آن گونه که بوده است. تاریخ نگارانی که از دربار سلاطین ارتزاق می کرده اند، هیچ گاه نفع توده های مردم را در نوشتن تاریخ رعایت نکرده اند و حماسه ها را به نام شاهان نوشته اند.

وقتی آخرین شاه کشور ایران فرار کرد و مرد، باقی مانده های دربار او روزنامه و کتاب و ماهواره را برای تعریف دوباره دوران پهلوی انتخاب کردند. آنها سعی کردند تاریخ انقلاب را طوری بنویسند که به مذاق شاهزاده و اربابانش خوش بیاید. تاریخی که الان در بعضی رسانه ها از دوران پهلوی روایت می شود، طوری است که گویی همه جا گل و بلبل بوده است، مردم خوش می گذرانده اند، همه چیز ارزان بوده، همه مردم کاملا دین دار و با فرهنگ بوده اند، و خلاصه کشور در مسیر پیشرفت چهار نعل می تاخته است اما ناگهان مردم دچار جنون آنی شدند و انقلاب کردند. از این جا به بعد ماجرا هم به گونه ای تعریف می شود که انگار به محض تمام شدن انقلاب، مردم از جنون لحظات انقلاب در آمدند و دیدند عجب کاری کرده اند، دیگر هیچ پیشرفتی در هیچ چیزی دیده نمی شود، یک دفعه فرهنگ مردم از بین رفته و مردم بی دین شده اند، همه چیز تند و تند در حال گران شدن است اما پشیمانی دیگر سودی ندارد!!

این طور روایت کردن تاریخ، پروژه ای است که مدت هاست در حال اجراست. اما حقیقت انقلاب مردم چه بوده است؟ این را باید از خود مردمی که انقلاب کرده اند پرسید.

2.

هر چند اصل 44 قانون اساسی در حوزه اقتصاد تعریف شده است، اما از نظر من در حوزه فرهنگ نیز بسیار پرکاربرد است! برنامه فرهنگی خوب، برنامه ایست که مردمی باشد. احتمالاً شما هم به خاطر دارید که برنامه های جشن دهه فجر مدارس را خود ما دانش آموزان بر عهده داشتیم. مدارس را تزئین می کردیم، گروه سرود تشکیل می دادیم، مقاله و تئاتر و مسابقه و هر شیرین کاری دیگری که از دستمان بر می آمد برای دهه فجر آماده می کردیم. خب طبیعی بود که بعضی از این هنرهای! ما هم سرریز می شد و در مسجد و محله هم به نمایش در می آمد. محله ها هم (شبیه آنچه در نیمه شعبان اتفاق می افتد) تزئین می شدند و مساجد جشن می گرفتند و دانش آموزانی که برای مدرسه برنامه ای آماده کرده بودند، در مسجد هم کار خودشان را ارائه می کردن

البته اگر الان در مدارس و مساجد بگردید، کمتر چنین فضایی پیدا خواهید کرد. مدیران مدرسه برگزاری جشن را بر عهده گرفته اند و نقش مردمِ آن مدرسه (یعنی دانش آموزان) فقط شرکت کردن در جشن است. این یعنی بیرون کردن مردم از فرهنگ. طبیعی است که به تدریج دانش آموز به زمان جشن دهه فجر فقط به عنوان «وقتی برای کلاس نرفتن!» نگاه کند. سخنران ها نیز گاهی مباحثی (از نظر دانش آموز) تکراری و انتزاعی ارائه می کنند. نتیجه همه این ها می شود جدا شدن مردم از برنامه های فرهنگی.

3.

نزدیکی های دهه فجر 93 بود. مدیر مدرسه، از من خواست که برای دهه فجر برنامه ریزی کنم و برنامه های مدرسه را دست بگیرم. از آنجا که من یک معلم پاره وقت هستم، نمی توانستم همه کار را دست بگیرم اما قول دادم که به بخشی از کار فکر کنم.

ایده اصلی من برای برگزاری مراسم دهه فجر، مثل بسیاری از امور دیگر، مردمی کردن جشن ها بود. به مدرسه پیشنهاد دادم که برگزاری جشن را به خود دانش آموزان بسپارد و فقط بر آن نظارت کند. یکی از اولیای مدرسه معتقد بود که بچه ها پای این کار نمی آیند یا شاید هم نمی توانند. هرچند تجربه قبلی، راجع به برگزاری جشن عید غدیر توسط دانش آموزان کلاس دوم بود که به خوبی آن را اجرا کرده بودند اما مدرسه معتقد بود عید غدیر فرق دارد و بچه ها پای کار انقلاب نمی آیند؛ گویی خود ما بر این باوریم که دانش آموزان مان با انقلاب فاصله دارند.

این ایده در ذهن من بود تا این که یکی دو روز مانده به شروع دهه فجر، نشریه راه را روی پیشخوان دیدم. از میان همه عناوین روی جلد، این عنوان مرا جذب کرد:

پیشنهادی برای معلمان

با تاریخ شفاهی روحی تازه به درس هایتان ببخشید

من به نشریه راه علاقه داشتم و این عنوان هم مزید بر علت شد که سریع دست به جیب شوم و یک شماره را بخرم. نشریه مملو از مطالب مختلف در مورد تاریخ شفاهی بود. بعد از آن که مطالب مختلف را تورق کردم، این ایده در ذهنم آمد که از دانش آموزان بخواهیم خودشان تاریخ انقلاب را استخراج کنند. با یکی از دبیران خلاق و پرتجربه هم مشورت کردم و بعد اصل مطلب را با مدرسه در میان گذاشتم. مدرسه از این موضوع استقبال کرد.

4.

دهه فجر شروع شده بود و تا بخواهیم طرح را بنویسیم و تبلیغات را آماده کنیم، نیمی از آن را از دست می دادیم. نام مسابقه را گذاشتیم «چشمه های انقلاب». به سرعت یک برگه تبلیغاتی برای طرح آماده کردیم و سعی کردیم همه نکات را در آن بیاوریم. یک جلسه هم بعد از نماز ظهر و عصر به مدرسه رفتم و برای بچه ها صحبت کردم. سعی کردم در عرض 10 دقیقه دانش آموزان را به اصل موضوع علاقه مند کنم و برای شرکت در مسابقه در آنها انگیزه ایجاد کنم.

بعد از سخنرانی، تعدادی از دانش آموزان جلو آمدند و راجع به نحوه اجرای کار سوالاتی پرسیدند. من به دانش آموزان گفته بودم که ایده های خوب قابلیت چاپ شدن هم دارد، ولی خودم هم راه دقیقش را نمی دانستم. احتمال می دادم که دوستان مان در نشریه راه بتوانند این کار را انجام دهند. همچنین گفته بودم که با این کار، شما هم به عنوان یکی از مورخین انقلاب اسلامی خواهید بود. جالب بود که تعدادی از دانش آموزان مخالف خوان که در نگاه اول در این وادی دیده نمی شدند، دور مرا گرفتند و سوالاتی در مورد نحوه انجام مصاحبه، شیوه تدوین، سوژه مورد نظر و... پرسیدند.

چند روز بعد هم یکی دیگر از دوستان، در سخنرانی خود در مدرسه به مسابقه چشمه های انقلاب اشاره کرد و این تمام تبلیغ ما بود.

5.

از طراحی مسابقه چشمه های انقلاب، دو هدف عمده مد نظر ما بود:

  1. علاقه مند کردن دانش آموزان به موضوع تاریخ انقلاب اسلامی و تلاش خودشان برای آموختن این تاریخ
  2. شناسایی سوژه های کمتر شناخته شده برای استخراج خاطرات تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی

هدف اول برای افرادی که در مسابقه شرکت می کردند آسان تر اتفاق می افتاد، اما از تحقق هدف دوم مطمئن نبودم. با توجه به عجله ای که در برگزاری مسابقه به خرج دادیم و به خاطر نوع تبلیغات مان، احتمال حضور انگشت شمار بچه ها را می دادیم. در مجموع، از مدرسه حدود 90 نفری توحید، 4 اثر به دبیرخانه رسید که البته همان آثار هم برای ما جذاب بودند. با مشاهده آثار، معلوم شد که مصاحبه شونده ها بیشتر حرف های کلی زده اند و کمتر وارد مصادیق شده اند. البته تمام مصاحبه ها خاطرات خوبی از دوران انقلاب داشت اما کمتر از نیمی از مجموع مدت مصاحبه به این خاطرات می گذشت و بیشتر تحلیل فضای قبل از انقلاب با ادبیات مطرح در سایر رسانه ها و بر اساس چیزی به جز دیده ها و شنیده های مستقیم خودشان بود.

دو نفر با پدرشان، یک نفر با پدربزرگش و یک نفر با شخصی دیگر مصاحبه کرده بود. دو تا از مصاحبه ها صوتی و دو تا از آنها تصویری انجام شده بود. یک مصاحبه صوتی و یک مصاحبه تصویری، پس از پایان کار تدوین شده بود و دوتای دیگر به صورت (تقریباً) خام تحویل داده شده بود. حداقل مدت مصاحبه ها هم 25 دقیقه و حداکثر آن بیش از یک ساعت بود.

6.

با دیدن مصاحبه ها، احساس کردم که فضای خوبی برای گفتگوی این فرزندان با خانواده هایشان در مورد انقلاب اسلامی ایجاد شده است. احتمالاً به جز مدت مصاحبه، گفتگوهای دیگری نیز بین این دانش آموز و خانواده اش در مورد این موضوع بوده و ممکن است همین مسئله ادامه پیدا کند. از نظرگاه یک معلم، این فعالیت اثرگذار و مفید ارزیابی می شود و کاملاً ظرفیت برنامه ریزی بیشتر و اجرا در سال آینده را دارد.

اما از منظر کسی که به دنبال یافتن سوژه هایی برای استخراج تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی باشد، فعالیت امسال تنها یک سوژه به او می دهد. پدربزرگ یکی از دانش آموزان مبارزات زیادی داشت و چندین بار در زمان طاغوت زندانی شده بود. سه اثر دیگر هر چند برای تولید کننده زحماتی داشته است، اما از این ویژگی برخوردار نبودند یا در مصاحبه چنین ویژگی از افراد نمود پیدا نکرده بود. هر چند که در مورد یکی دیگر از افراد نیز احتمال می دهیم چنین ویژگی داشته باشد.

7.

ما با برنامه ریزی دقیق تر این طرح را در سال آینده اجرا خواهیم کرد. البته نه فقط در دهه فجر، بلکه در طول سال تحصیلی و در قالب یکی دو تا از دروس دانش آموزان. این بار آئین نامه و سوالات پیشنهادی را تغییر می دهیم تا آثار رسیده بیشتر پیرامون مشاهدات و خاطرات خود مصاحبه شونده باشد. همچنین زمینه ای فراهم می کنیم که مصاحبه ها طی چند مرحله انجام شود و در هر مرحله بخشی از ابهامات رفع شود.

 

انقلاب، برای خودمان است. خودمان هم باید تلاش کنیم تا به دست نسل بعدی برسد. منتظر ارگان های دولتی نباشیم.

این نوشته در گنج

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۳ ، ۰۰:۱۲
علی اصغر جوشقان نژاد