پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

دغدغه اصلی پرهنگ، فرهنگ است. اما به سیاست، اقتصاد، جامعه و... هم سرک می‌کشد.
پرهنگ بیشتر از نوشته‌های خودم پر شده است، هر چند از نوشته‌های دیگران نیز خالی نیست.
ارادتمند؛ علی اصغر جوشقان‌نژاد

تاريخ پرهنگ
آخرین نظرات
عضوی از راز دل

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مسجدالنبی» ثبت شده است

ره آورد سفر حج من، این چند بیت است که در قم سرودم:

حیف شد بهره نبردم ز سفر

میوه ناچیدم از آن باغ گُهر

دیده ام گنبد خضرای تو را

دلم اما نشده هیچ اخضر

دل و فکر و عملم هر سه تباه

ز دعاها بسیاری ابتر

بین آن منزل و محراب، بهشت

در بقیع تو بهشتی دیگر

وقت خود را سر هر بازاری

به حراجی بفروشیم و به زر

شجره ظاهرمان رو به خدا

لیک صد شاخه دلم همچو شجر

دلِ صد رنگ و لباسی یک رنگ

این تقلب، پیش چشم داور؟

چشم ظاهر چه طوافی می کرد

گِردِ بیتت زِ حَجَر تا به حَجَر

لَیسَ لِلانسانِ الّا ما سَعی

سعی بین صد هزاران دلبر

بعد عمری که ندا داده بیا

آبرو از همه ی عمر، نبر

تا بشویم گنه از روی گناه

دارم اشکی روی اشکی دیگر

چشم زمزم در دو چشم حاجیان

عین من لیکن از آن تنها «تر»

***

عمرمان، فرصتمان، رفت دِگر

حیف شد بهره نبردم زِ حضر

*

به یاد همه دوستان بودم. مخصوصاً دوستانی که در این مدت در مطالب پیام گذاشتند.

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۰ ، ۰۱:۱۱
علی اصغر جوشقان نژاد
امروز دلم دوباره یاد مدینه خواهد کرد. یاد مسجدالنبی
*

می ایستم امروز خدا را به تماشا

ای محو شکوه تو خداوند سراپا

 

با آمدنت قاعده عشق به هم خورد

لیلای تو مجنون شد و مجنون تو لیلا

 

ابروی تو پیوسته به هم خوف و رجا را

چشمان تو کانون تولا و تبرا

 

چون چشم تو دل می برد از گوشه نشینان

شد گوشه شش گوشه برای تو مهیا

 

از گوشه شش گوشه دلم با تو سفر کرد

ناگاه درآورد سر از گنبد خضرا

*
امروز میان مسجدالحرام دلم یاد گنبد خضرا خواهد کرد. یاد پیامبر. یاد آن کسی که به صورت و سیرت، شبیه ترین به او بود. یاد شبیه پیامبر.
*

زخم ها با تو چه کردند؟ جوان تر شده ای

به خدا بیش تر از پیش پیمبر شده ای

 

باز هم عطر گل یاس به گیسو داری

ولی این بار چرا دست به پهلو داری؟

 

کربلا کوچه ندارد، همه جایش دشت است

یاس در یاس مگر مادر من برگشته است؟

*

در میانه مسجدالحرام خواهم نشست و به یاد کوچه های بنی هاشم خواهم بود. کاش می شد در مسجدالحرام هم کوچه باز کنیم و سینه بزنیم. می شود، به زودی. ان شاءالله.

 

شعرها از «قبله مایل به تو» سروده های سید حمیدرضا برقعی انتخاب شده اند.
همچنین این مجموعه، سفرنامه احتمالی من به حج است که پیش از عزیمت، آماده کرده ام و به تدریج منتشر می شود. همه آن را ببینید+
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۰ ، ۰۸:۰۰
علی اصغر جوشقان نژاد
«خلوا سبیلُها فاِنها مأمورَه» راه شتر را باز گزارید که او مأمور است.
این جمله حضرت رسول است، هنگامی که به یثرب رسید و آن را به مدینه النبی بدل کرد.
محل مسجد را به ده دینار خرید و حالا آنجا خانه ماست. اگر نه، پس چرا نماز ما آنجا کامل است؟ آنجا منزل پدری ماست. «انا و علی ابوا هذه الامه»
امروز احتمالاً مسجدالنبی را دیده ایم. گنبد سبزش را. بقیعش را... خانه مان را.
مسجد النبی، خانه ما
 
در این نوشته از «فرهنگ نامه حج» نوشته مجتبی تونه ای استفاده شده است.
همچنین این مجموعه، سفرنامه احتمالی من به حج است که پیش از عزیمت، آماده کرده ام و به تدریج منتشر می شود. همه آن را ببینید+
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۰ ، ۰۸:۰۰
علی اصغر جوشقان نژاد