پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

دغدغه اصلی پرهنگ، فرهنگ است. اما به سیاست، اقتصاد، جامعه و... هم سرک می‌کشد.
پرهنگ بیشتر از نوشته‌های خودم پر شده است، هر چند از نوشته‌های دیگران نیز خالی نیست.
ارادتمند؛ علی اصغر جوشقان‌نژاد

تاريخ پرهنگ
آخرین نظرات
عضوی از راز دل

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مردم» ثبت شده است

پنجره های تشنه کتاب جذابی است. هم ظاهرش در نگاه اول آدم را می گیرد، هم موضوعش کم یاب است و هم خواندنش شیرین است:


روزنوشت های انتقال ضریح جدید امام حسین علیه السلام از قم به کربلا

جلد متفاوت کتاب که با طلق پوشیده شده است، خیلی‌ها را به یاد همان ضریح پشت شیشه می اندازد که کتاب، سفرنامه‌ی آن است. انتهای کتاب هم پوسترهایی چاپ شده است که معمولاً همه، پیش از آن که جایی از متن را بخوانند، اول آن ها را نگاه می کنند.

همین دو نکته که جذابیت کتاب را بالا برده است، موجب ضعف صحافی کتاب هم شده. خودم و یکی دیگر از آشنایان مان تجربه کردیم که با یک دور خواندن این کتاب، در نهایت جلد از صفحات جدا می شود.

وقتی شروع به خواندن کتاب کنی، البته به خاطر جذابیت موضوع و قلم روان جناب قزلی، کتاب به دستت می چسبد. خواننده ی دیگری می گفت صبح که کتاب را می خواندم، شب احساس می کردم جایی رفته ام که باید تعریف کنم!

کتاب حتماً خواندنی و قابل توصیه است.

اما نکته ای هم در محتوای کتاب قابل ذکر است. نویسنده کوشیده است معنویت سفر را در کتاب منعکس کند. در عین حال، ذکر کردن حاشیه ها، جذابیت را بالا می برد و البته جزئی از تاریخ! است و لازم است حفظ شود. به علاوه، نویسنده به درستی در ابتدای کتاب پیش بینی کرده است که متن اصلی سفر در عبور از شهرهای مختلف، تا حد زیادی یکسان باشد و کتاب را به تکرار بیندازد و این هم ضرورت دیگری شده است برای پرداختن به حاشیه ها. در شهرهای ابتدایی، کتاب بیشتر به متن می پردازد و هر چه کاروان جلو می رود، حاشیه ها بیشتر می شوند و متن به حاشیه می رود. همین مسئله هر چند از جانبی ناگزیر به نظر می آید، اما از نگاه دیگر، موجب انحراف ذهن خواننده است. تو گویی در شهرهای انتهایی سفر، سایه کمرنگی از انبوه مردم مشتاقی که بی ریا مشغول عزاداری و ابراز ارادت هستند، تحت تاثیر تعدادی از جوانان مشتاق که برای نگه داشتن ضریح در شهر خود سینه زنی و چانه زنی می کنند گم می شود. اگر خواننده دقت نکند، به جای آن که فضای مردم در شهرهای آخر را در یابد، فضای درگیری ها و مشکلات اعضای کاروان را درخواهد یافت.

*

باید از اعضای هیئت امنای ساخت ضریح تشکر کرد، باید از خود صاحب ضریح، حضرت اباعبدالله الحسین تشکر کرد. ماجرای ساخت ضریح، مانند عزای سیدالشهدا به ما نشان می دهد که چگونه با اقتصاد مردمی، می توان فرهنگ را چرخاند. اگر «اقتصاد روضه» بررسی شود، شیوه ای از فرهنگ گردانی مردمی نمایان می شود که نه تنها به کمک های دولتی وابسته نیست، بلکه با مخالفت دولت ها هم زنده می ماند و پیش می رود.

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۳ ، ۱۴:۳۶
علی اصغر جوشقان نژاد

قبلاً سه سوال پرسیدم و حالا قصد دارم به سوال اول آن (که پاسخی واضح دارد) جواب دهم.

حمایت از کالای داخلی وظیفه کیست؟ دولت یا مردم؟

عده ای وقتی موضوع خرید کالای ایرانی مطرح می شود، دلیل می آورند که اصولاً حمایت از تولید کننده، وظیفه دولت است نه ملت. علت هم این است که اگر تولید کننده بتواند فارغ از دغدغه ادارات و اصناف رنگارنگ و جوراجور، به تولید بیاندیشد و هزینه های سربار سیستم اداری حکومت (اعم از هزینه های رسمی و غیر رسمی!!) از دوش او برداشته شود، هیچ نیازی به حمایت مصرف کننده های خرده پا ندارد و خودش می تواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد. نتیجه طبیعی این استدلال آن است که هنگام خرید توجهی به کشور سازنده نکنیم و فارغ البال! نسبت کیفیت و قیمت را بسنجیم و انتخاب نهایی را انجام دهیم.

اما این استدلال تا چه اندازه درست است؟

به نظر نگارنده، قطعاً دولت وظایف زیادی در زمینه حمایت از تولید کنندگان دارد و از این وظایف گریزی نخواهد داشت؛ اما هر چقدر این وظایف روی زمین مانده باشند، باعث نمی شوند که مردم وظایف خود را فراموش کنند.

اگر تولید کننده ای از فروش محصولات با کیفیت خود مطمئن باشد، با خیالی آسوده تر هزینه های اولیه این تولید را متحمل می شود، و اگر این اطمینان وجود نداشته باشد، هر چقدر که فرآیند اداری شروع تولید تسهیل شود منجر به افزایش چشمگیر تولید نخواهد شد.

آنچه میزان تولید کالای الف را بالا می برد، نه اخذ آسان مجوز تولید که خریدار انبوه آن است و حالا شما به جای کلمه الف، بگذارید ایرانی.

***

همین پاسخ به نظر خودم ساده را دوستانی نمی پذیرند و رد می کنند. دلیل آن شاید سوالات دیگری باشد که در ادامه این سوال مطرح می شود + و پیچیدگی مسئله را بالا می برد.

در همین رابطه، پیشنهاد می شود +

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۰ ، ۲۳:۱۳
علی اصغر جوشقان نژاد
خرید کالای داخلی به چه قیمتی رشد اقتصادی می آورد؟
مدتی است که موضوع بحث غیرمجازی من و عده ای از آشنایان، میزان حمایت از تولیدات داخلی است. بعضی معتقدند:
«باید از کالای خوب حمایت کرد، چه ایرانی باشد و چه نباشد.» بعد به این جمله اضافه می کنند: «البته در شرایط برابر، کالای ایرانی ارجحیت دارد.»
عده ای دیگر دقیقاً در مقابل این سخن را می گویند:
«باید از کالای ایرانی حمایت کرد، چه خوب باشد و چه نباشد.»

تفاوت این دو جمله، در مبنای انتخاب کالاست. آیا حمایت از کالای داخلی وظیفه مردم است و باید هر جنس تولید داخلی را با اغماض در مورد کیفیت و قیمت آن خرید؟ یا اینکه اصولاً حمایت از تولیدات وطنی وظیفه ما نیست و دولت باید شرایط را برایشان تسهیل کند، پس جهانی!! بیندیش و هر چیزی را که بهتر بود بخر.

سوالی اساسی تر: «آیا باید از کالای ضعیف حمایت کنیم تا قوی شود یا با آن قهر کنیم تا بفهمد که کالای قوی مشتری دارد؟» یعنی اگر کالای ایرانی در رقابت با نمونه های خارجی ضعیف باشد، خریدن ما باعث تقویت مالی کارخانه و در نتیجه افزایش کیفیت کالا می شود یا نشانه ای می شود برای صاحب کارخانه که «با همین کیفیت هم فروش می رود و دلیلی برای افزایش کیفیت وجود ندارد»؟

و سوال آخر اینکه آیا تفاوتی بین انواع تولیدات داخلی از نظر میزان حمایت وجود ندارد؟ مثلاً تولیدات دولتی که نمونه پربحث آن خودروها هستند باید به میزان تولیدات غیردولتی از حمایت مصرف کننده ها برخوردار شوند؟ از طرفی مدیریت ناکارآمد دولتی بر بنگاه های اقتصادی، افزایش قیمت تمام شده را به دنبال دارد و از طرف دیگر پشت سر این کارخانه دولتی، شرکت های خصوصی فراوانی مشغول فعالیت هستند.

یا در یک تقسیم بندی دیگر، آیا باید از «کالاهایی با استفاده طولانی یا آنهایی که با سلامتی مردم در ارتباطند» و «کالاهایی معمولی تر» یکسان حمایت شود؟

آیا در بین این راه ها، راه میانه ای وجود دارد؟ مرز آن راه کجاست؟

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۰ ، ۱۳:۲۶
علی اصغر جوشقان نژاد