محمدرضا سرشار، نویسنده، استاد ادبیات و گوینده «قصه ظهر جمعه» رادیو ایران، در سال 78 برای انتخابات مجلس ششم نامزد شد و به همراه 29 نفر دیگر در فهرست جامعه روحانیت مبارز تهران قرار گرفت.
سرشار، خاطرات آن روزها را البته حدود 10 سال بعد، وقتی یکی دیگر از نامزدهای همان فهرست رئیس جمهور شده بود منتشر کرد. فهرستی که الان سه نفر از آنها جزء روسای جمهور ایران هستند: «اکبر هاشمی بهرمانی، محمود احمدینژاد، حسن روحانی» و افراد سرشناس دیگری نیز در آن حضور داشتهاند: «مرضیه وحید دستجردی، محسن رضایی، غلامعلی حداد عادل، داوود دانش جعفری و...»
«عکس انتخاباتی با کت دکتر احمدی نژاد» کتاب خوبی هست و نیست.
خوب است، چون وارد حواشی سیاست شده و با این حاشیهها، به جریان شناسی، شخصیتشناسی و آگاهی ما از وقایع دوره زمانی مورد اشاره کمک میکند. هر چند در این کتاب به طور مستقیم بسیاری از موضوعات مورد نقد و بررسی قرار نگرفته است، اما با مطالعه آن شناخت بهتری نسبت به مسائل و اشخاصی مانند: عطاء الله مهاجرانی، آیتالله مهدوی کنی، دوم خرداد، انتخابات مجلس، جامعه روحانیت مبارز، حزب کارگزاران سازندگی، محمدرضا سرشار و... پیدا میکنیم.
در مقابل البته باید از ضعف اساسی این کتاب نیز سخن گفت. ساختار کتاب، بدون هیچ نظم مناسب برای درک مطالب تنظیم شده است. خاطرات نظم منطقی ندارند، نظم تاریخی نیز در آن دیده نمیشود، حتی نظم موضوعی نیز وجود ندارد. همین موضوع سبب شده است فصلهای میانی کتاب جذابیت نداشته باشد. در بعضی فصلها فقط گفته شده است که در تاریخ فلان به کجاها رفتم برای سخنرانی و حداکثر یکی دو تحلیل کمرنگ و کم خاصیت از فضای جلسه یا محیط ارائه شده است.
در نظم کنونی کتاب، فصلهای اول حاوی اطلاعات مناسبی است و فصل پایانی نیز جذاب است. اما فصلهای میانی عمدتاً تکراری و خسته کننده هستند. خود نویسنده نیز جایی در اواخر کتاب به این موضوع اشاره میکند و برای جلوگیری از این موضوع، به طور خلاصه به جلسات اشاره میکند که البته این مسئله هیچ دردی را دوا نکرده است.
اگر کتاب ترتیب تاریخی میداشت، احتمالاً جذابتر و قابل فهمتر میشد. در هیچ کجای کتاب به جز فصل آخر، تاریخ دقیق برگزاری انتخابات مجلس ذکر نشده است. بنابراین وقتی نویسنده نوشته است در تاریخ مثلا 1378.11.15 فلان کار را کردم، خواننده متوجه نمیشود که این تاریخ چقدر تا انتخابات فاصله دارد. اگر موضوعات به صورت تاریخی مرتب میشدند، علاوه بر اینکه سلسله اتفاقات ارتباط منطقی بیشتری پیدا میکرد، میشد در فصلهای انتهایی شاهد هیجان و جذابیت بیشتری بود تا آنکه خواننده به دنبال کتاب کشیده شود.
*
عکس انتخاباتی با کت دکتر احمدینژاد، شاید برای کوچکترها قابل توصیه نباشد اما برای بزرگترهایی که آن روزها را درک کردهاند، خواندنی است. دست کم، خاطراتی از آن ایام زنده میشود. خاطراتی از «ایام سیاه انتخابات مجلس ششم»، «انتخابات سیاه مجلس ششم» و «مجلس سیاه ششم»