پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

دغدغه اصلی پرهنگ، فرهنگ است. اما به سیاست، اقتصاد، جامعه و... هم سرک می‌کشد.
پرهنگ بیشتر از نوشته‌های خودم پر شده است، هر چند از نوشته‌های دیگران نیز خالی نیست.
ارادتمند؛ علی اصغر جوشقان‌نژاد

تاريخ پرهنگ
آخرین نظرات
عضوی از راز دل

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «لوازم التحریر» ثبت شده است

پرهنگ

کیفی خالی از غریبه، پر از فرهنگ

نوشت افزار


به مناسبت نزدیک شدن به سال تحصیلی و ایام خرید نوشت افزار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۳ ، ۱۷:۱۹
علی اصغر جوشقان نژاد

بعد از سالیانی که بازار در تصرف نوشت افزارهای بی فرهنگی بود، بالاخره طی دو سه سال تلاش چند مجموعه کوچک و بزرگ، و با یک تلاش تبلیغاتی فراوان که صدا و سیما نیز با همه شبکه‌هایش در آن نقش آفرید، تا حدی ورق برگشت. اما باید پذیرفت که تنها گوشه‌ای از این ورق برگشته و هنوز درصد بسیار زیادی از محصولاتی که به خانه مردم می‌رود، همان است که بود. تنها درصد کمی از مردم محصولات جدید با طرح‌های ایرانی اسلامی را خریده‌اند و مابقی، حداکثر دلشان خواسته بخرند و چیزی در بازار نیافته‌اند.

پس بدیهی است که این راه، هنوز ناتمام است و برای سال آینده (و البته ادامه سال تحصیلی که آن هم فروش زیادی دارد و نباید دست کم گرفته شود) باید بر تولید بیشتر و توزیع بهتر تمرکز شود تا در همه مغازه‌های لوازم التحریر، دفتری با تصویر گوسفند شبیه سازی شده ایرانی در کنار باربی بنشیند!

نوشت افزار

*

اما اگر از جبهه کاری نوشت افزار گذر کنیم، کدام جبهه فرهنگی- اقتصادی دیگر باید مورد توجه قرار بگیرد و با همکاری همه جانبه برای اصلاح آن اقدام شود؟

پاسخ از نظر من، بازار پوشاک است. آقایان مشکل کمتری دارند، اما خانم‌ها و بچه‌ها، برای خرید یک لباس مناسب که ضد فرهنگی نباشد، گاهی باید مغازه‌های زیادی را بگردند و آخر نیز با آن مدلی به خانه بروند که فرهنگی نیست اما کمتر ضد فرهنگی است. البته تمرکز بر بازار لباس زنانه و بچه‌گانه، به دلیل روحیات خاص بانوان! بسیار مشکل است و می‌توان گفت کاری که در مورد نوشت افزار صورت پذیرفت، در مقابل کاری که بازار لباس به آن نیازمند است شبیه یک بازی بوده است. بازاری که تولیدکنندگان بسیار بیشتری دارد و همچنین خرید یک قلم کالا در آن حساسیت بیشتری برای خانم‌ها خواهد داشت.

در این بین البته بازار پوشاک کودکان، ضروری‌تر و آسان‌تر است. همچنین به نوعی می‌توان کار لباس بچه‌گانه را ادامه کار نوشت افزار دانست و تبلیغات مشترکی برای هر دو انجام داد که اندکی کار را ساده‌تر می‌کند.

*

از زمانی که اهمیت موضوع نوشت افزار برای بعضی نخبگان مطرح شد تا امروز، راه زیادی در آن جبهه‌ی کاری طی شده است. راهی که برای جبهه‌ی جدید، بخشی از آن را باید طی شده دانست. اگر همین شیوه‌ی کار جهادی، برای بازار لباس کودکانه نیز مطمح نظر باشد، می‌توان امیدوار بود که طی ۴ سال آینده، اتفاقات بسیار خوبی در این بازار بیفتد.

اما نکته مهم در این میان، انحصاری نکردن بعضی تولیدات است. چه در بعضی نوشت افزارها (مانند کیف) و چه در پوشاک، به دلیل تعداد زیاد تولیدکنندگان ریز و درشت، چنانچه محصولی متولی خاص داشته باشد منتشر نخواهد شد!

سال‌ها، صنف کیف دوزان ترجیح می‌دادند به جای دارا و سارا، باربی و بن‌تن را بر کیف‌های خود بدوزند تا اسیر شکایت حوزه هنری نشوند. در رقابت بین غولی مانند حوزه هنری و لشکر موش‌ها، غول شکست خورد و این قابل پیش‌بینی بود.

همین اتفاق می‌تواند در حوزه پوشاک بیفتد. یک کارخانه لباس شکرستان تولید کند و اجازه هرگونه تحرک شکرستانی را از دیگران سلب کند! این به معنای شکست لشکر شکرستان خواهد بود. باید راه‌هایی برای حفظ درآمد و نشر فرهنگ به طور همزمان اندیشید.

صاحب این قلم، یکی دو ایده کوچک دارد که در فضای مقتضی بیان خواهد کرد.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۲ ، ۰۰:۳۷
علی اصغر جوشقان نژاد

 به لطف شازده پسرمان که امسال مدرسه ای شد، مشتری دفاتر تحریر ایام شدیم. دفاتر «زیبای ضروری» که سال ها جای خالی آنها احساس می شد و حالا چند سالی است که امثال آن کمابیش پیدا می شوند.

دفاتر تحریر ایام

اما نکته عجیب، شیوه توزیع این محصولات است. مثلا برای ما که در قم هستیم، دفاتر تحریر ایام فقط از طریق فروشگاه سوره مهر به فروش می رسد! بدیهی است که هیچ پدر و مادری برای خریدن دفتر مشق فرزندشان به «سوره مهر» مراجعه نمی کنند.

نوشت افزار «دارا و سارا» فقط در فروشگاه های کانون پرورش فکری، دفاتر تحریر «ایام» فقط در نمایندگی خاص آن (که نامش را باید حدس بزنید و الا هیچ تبلیغی در محیط انجام نشده است)، دفاتر مشق «سارا و ثمین» فقط در محل جامعه الزهرا و البته چند نوع محصول متفرقه دیگر نیز در فروشگاه کتاب جمکران!!

این توزیع همه جانبه! در قم است و مثلاً ایلام حتماً همان نمایندگی نیم بند را هم ندارد. به علاوه این ها را بگذارید کنار محدودیت تیراژ این محصولات.

سارا و ثمین محل توزیع همه چیزهای انقلابی، در فروشگاه های انقلابی نیست. اتفاقا چنین محصولاتی باید دقیقا در محلی فروخته شوند که محصولات رقیب حضور دارند. لوازم التحریر فروشی محله ما هم باید در کنار دفتر «سیندرلا» و «بن تن»، دفتر «مختار» و «شهید احمدی روشن» را بفروشد. آن وقت رقابت واقعی شکل می گیرد و مشتریان اصلی (دانش آموزان) در این شرایط انتخابگر خواهند بود.

برای خرید دفاتر تحریر کنونی فرزندم، او هیچ اختیاری نداشته است. هر چند که خودش چنین احساسی ندارد و گمان می کند که با اختیار خریده است. و حتی (علیرغم علاقه اش به بن تن) بعضی از این دفاتر را از بن تن بیشتر دوست می دارد. اما حقیقت آن است که من در جایی به او اختیار «انتخاب دفتر» داده ام که فقط همین ها بوده.

طبیعتاً در طرف مقابل نیز اختیاری وجود ندارد. فرزندان بسیاری از اهالی این کشور فقط از بین محصولات سیندرلا، بن تن، باربی و... انتخاب می کنند و هیچ راهی به انتخاب تصاویر زیبا ندارند. در این رقابتِ «سلب اختیار» ما بازنده هستیم، چرا که بیشترینه جبر کشور به سمت محصولات بی فرهنگی است و محصولات فرهنگی نحیف هستند.

راه حل این مشکل آن است که همین محصولات نحیف دقیقا در کنار محصولات اصلی ارائه شوند. مطمئنا کودکان زیادی (و همچنین والدین زیادتری) تصویر کودکانه دانشمندان ایرانی را در حال مراقبت از گوسفند شبیه سازی شده به تصویر درهم و برهم بن تن ترجیح می دهند.

محصولات بی فرهنگی

به علاوه، نیازی نیست که این کار دقیقاً در ایام شروع سال تحصیلی انجام شود. می توان این محصولات را (با حجم کمتر) در ایام تحصیلی بین فروشگاه های لوازم التحریر توزیع کرد و در ایام خاصی تبلیغ بیشتری برای این محصول انجام داد. این مسئله همچنین باعث می شود با سرمایه اولیه کمتر نیز امکان رقابت فراهم شود.

*

در این رقابت البته عامل دیگری نیز نقش آفرین است. محصولات بی فرهنگی متولی مشخصی ندارند و محصولات فرهنگی انقلاب اسلامی صدها متولی دارند و البته دقیقاً همین مسئله باعث پیشرفت محصولات ضد فرهنگ شده است. آنجا کسی اصرار چندانی ندارد که بگوید فلان چیز را من تولید کرده ام و فقط به «پول» می اندیشد و به همین دلیل بهترین راه توزیع را می یابد و بیشترین دامنه اثرگذاری را انتخاب می کند. اما در جبهه فرهنگ انقلاب، متولیان هر کدام دغدغه نام دارند و به همین دلیل فقط در فروشگاه نزدیک به خودشان توزیع می کنند که بتوانند به خوبی نظارت! کنند و آمار مربوطه نیز پر و پیمان باشد و خب البته چیزی که مهم نیست، میزان اثرگذاری و گستره توزیع است.

موسسات خصوصی و دغدغه دار نیز گویی این قاعده دولتی را ناخواسته پیگیری می کنند و توزیع شان را محدود نگه می دارند.

*

خلاصه کلام آن است که جذابیت محصولات فرهنگی هیچ کم از محصولات ضد فرهنگ ندارد و چه بسا با حضور مستمر، عرصه را بر بی فرهنگ ها تنگ کند. کیفیت تولیدشان نیز در بسیاری موارد خوب و قابل رقابت است. اما همه مسئله در نحوه توزیع است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۱ ، ۱۸:۱۲
علی اصغر جوشقان نژاد