پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

دغدغه اصلی پرهنگ، فرهنگ است. اما به سیاست، اقتصاد، جامعه و... هم سرک می‌کشد.
پرهنگ بیشتر از نوشته‌های خودم پر شده است، هر چند از نوشته‌های دیگران نیز خالی نیست.
ارادتمند؛ علی اصغر جوشقان‌نژاد

تاريخ پرهنگ
آخرین نظرات
عضوی از راز دل

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «لاریجانی» ثبت شده است

اول:

امیر حسن سقا (که پیش از این نمی شناختمش) به خاطر نوشته ای در وبلاگش، بازداشت و محکوم شده است. نوشته ی او در مورد برادر رئیس دستگاه قضاست و همین نسبت فامیلی، انتقادات به برادران لاریجانی را بیشتر می کند.

بسیاری از وبلاگ نویسان در این مورد مطالبی نوشته اند. دو نکته در این نوشته ها برای من بیشتر نمود داشت: اول انتقاد به قوه قضائیه که «چرا حزب اللهی ها را محدود می کنید و نمی گذارید انتقاد کنند» و دوم نظرات مخالفان که تلاش دارند از این مسئله درون خانوادگی، ماهی خود را صید کنند و می گویند «اگر شما طرفدار جمهوری اسلامی هستید، بپذیرید که این هم نتیجه ی همان جمهوری اسلامی است»

دوم:

بارها شنیده ایم اما یک بار دیگر نیز بخوانیم:

امیرالمومنین، زره خود را در دست یک یهودی دیدند و نزد قاضی طرح دعوا کردند. حکم به نفع یهودی صادر شد!

چرا؟  آیا حق با علی نبود؟ یا قاضی اشتباه کرده بود؟

هیچ کدام. ساز و کار قانونی و شرعی که برای این کار وجود داشته، هر چند بهترین ساز و کار ممکن به نظر می آید اما به هر حال ضعف هایی ذاتی دارد که در این مورد نتیجه غلط می دهد.

ظاهراً اگر امیرالمومنین علیه السلام نارضایتی خود را در رسانه های عمومی!! فریاد می کرد، حق داشت. اما او چنین نکرد و حکم را با گشاده رویی پذیرفت.

سوم:

حق با قوه قضائیه است یا وبلاگ نویس ها؟ نمی دانم.

اما آنچه می دانم اشتباه استراتژیک ما در مقابل این ماجراست.

حق انتقاد باید برای همه (و نه فقط حزب اللهی ها) محفوظ باشد. عدالت نیز باید برای همه (و نه فقط وبلاگ نویسان) اجرا شود. اما از دیگر سو، همه (و نه فقط سبزها، بعد از شکست در انتخابات) باید به قانون گردن بگذارند. غرغرهای بعد از حکم قانونی، بیش از هر چیز به ضرر آرمان ماست.

این البته به معنای نفی نقد نیست. اما باید توجه داشت که قوه قضائیه به دو عنصر مهم نیازمند است: اقتدار و اعتماد. البته واضح است که بخش عمده این اقتدار و اعتماد از طریق عملکرد خود دستگاه قضا فراهم می شود. اما فضای رسانه ها نیز به شدت بر این دو اثرگذارند.

به بخشی از فرمایش مقام معظم رهبری دقت کنید:

نباید قوّه‏ ى قضائیّه را تضعیف کرد. قاضى‏ براى اینکه بتواند در جایگاه پیغمبر، درست و با استقرار بنشیند و عمل کند، احتیاج دارد که مورد حمایت نظام باشد؛ باید احساس کند که حمایت و تقویت مى‏ شود و در چشم مردم داراى منزلت است. قاضى، منزلت در نظر عموم و حمایت از سوى مسئولان را لازم دارد. اگر باب انتقادهاى غیر منطقى و خصمانه و عیب‏جویانه و احیاناً با انگیزه‏هاى سیاسى به سمت قوّه‏ ى قضائیّه باز شد به این هر دو نیاز ضربه خواهد خورد: قاضى و دستگاه قضاء از چشم مردم مى ‏افتد و حمایت مسئولان را هم از دست مى ‏دهد. آن‏وقت ما چطور در این فضا توقّع داشته باشیم که قاضى بیاید با شجاعت بایستد و یک ظالم و متخلّف از قانون را- که هم زور و هم زر دارد- به پاى میز محاکمه بکشاند و هیچ‏گونه تحت تأثیر او قرار نگیرد؟ این کار، آسان نیست. اگر ما بخواهیم قاضى این شجاعت و صلابت و اقتدار را داشته باشد که چنین بارهاى سنگینى را که از او توقّع داریم، بردارد، باید او و دستگاهى را که حامى اوست، اوّلًا مورد حمایت قرار دهیم؛ ثانیاً منزلتش را در چشم مردم حفظ کنیم.

چهارم:

عدالت خواهی، از پایه های انقلابی بودن ماست. اما حضرت آقا در زمینه ی روش عدالت خواهی نکته ای شنیدنی داشته اند که کمتر شنیده شده است:

شما مى ‏گوئید که ما شعار عدالت مى ‏دهیم؛ دانشجو را مى ‏گیرند، اما آن کسى را که به عدالت صدمه زده، نمى ‏گیرند. قوه‏ ى قضائیه چنین، یا دستگاه مسئول چنان.

خوب، اینجا شما باید زرنگى کنید؛ یک ‏لحظه از درخواست و مطالبه‏ ى عدالت کوتاهى نکنید؛ این شأن شماست. جوان و دانشجو و مؤمن شأنش همین است که عدالت را بخواهد. پشتوانه‏ ى این فکر هم با همه ‏ى وجود، خودم هستم و امروز بحمد اللَّه نظام هست. البته تخلفاتى هم ممکن است انجام بگیرد؛

شما زرنگى ‏تان این باشد: گفتمان عدالت خواهى را فریاد کنید؛ اما انتقاد شخصى و مصداق‏ سازى نکنید. وقتى شما روى یک مصداق تکیه مى ‏کنید، اولًا احتمال دارد اشتباه کرده باشید؛ من مى ‏بینم دیگر. من مواردى را مشاهده مى‏ کنم- نه در دانشگاه، در گروه‏هاى اجتماعى گوناگون- که روى یک مصداق خاصى تکیه مى‏ کنند؛ یا به‏ عنوان فساد، یا به عنوان کج‏ روى سیاسى، یا به‏ عنوان خط و خطوط غلط. بنده مثلًا اتفاقاً از جریان اطلاع دارم و مى ‏بینم این‏جورى نیست و آن کسى که این حرف را زده، از قضیه اطلاع نداشته است.

بنابراین وقتى شما روى شخص و مصداق تکیه مى‏ کنید، هم احتمال اشتباه هست، هم وسیله‏ اى به دست مى‏ دهید براى اینکه آن زرنگ قانون‏ دانِ قانون‏ شکن -که من گفته‏ ام قانون‏ دان هاى قانون‏ شکن خطرناکند- بتواند علیه شما استفاده کند. شما از دادستان چه گله‏ اى مى‏ توانید بکنید؟ اگر یک نفرى به‏ عنوان مفترى یک شخصى را معرفى کند و بگوید آقا او این افتراء را به من زده. خوب، شأن آن قاضى این نیست که برود دنبال ماهیت قضیه. اگر این افتراء گفته شده باشد، زده شده باشد، ماده‏ ى قانونى، آن قاضى را ملزم به انجام یک کارى مى‏ کند؛ لذا نمى‏ توانیم از او گله کنیم. شما زرنگى کنید، شما اسم نیاورید، شما روى مصداق تکیه نکنید؛ شما پرچم را بلند کنید. وقتى پرچم را بلند کردید، آن کسى که مجرى است، آن کسى که در محیط اجراء مى‏ خواهد کار انجام دهد، همه حساب کار خودشان را مى‏ کنند. آن کسى هم که فریاد مربوط به محتواى این پرچم را بلند کرده، احساس دلگرمى مى‏ کند و کار پیش خواهد رفت.

بنابراین به نظر من مشکلى در کار شما نیست؛ شما جوان هاى مؤمنى هستید که انتظار هم از شما همین است. هر شعار خوبى که داده مى ‏شود، بعد از اتکال به خداى بزرگ که همه ‏ى دلها و زبانها و اراده‏ ها دست اوست، تکیه به شما جوانهاست، امید به شما جوانهاست؛ این را بدانید.

در ادامه: در این رابطه، نوشته جناب میثمی در تریبون را پسندیدم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۱ ، ۰۰:۲۲
علی اصغر جوشقان نژاد

من در قم زندگی می کنم و در قم هم رأی خواهم داد. قم 3 نماینده دارد که از بین 42 نامزد انتخاب می شوند. از این 42 نفر، کمتر از ده نفر شناخته شده اند و راهی برای شناخت مابقی وجود ندارد.

1- علی لاریجانی

2- حجت الاسلام علی بنایی

3- حجت الاسلام رضا آشتیانی

که هر سه نمایندگان فعلی قم هستند.

4- حجت الاسلام مجتبی ذوالنور که جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه بوده است.

5- احمد امیرآبادی فراهانی که در شورای شهر قم بوده است.

و دو شهردار سابق قم:

6- محمد وکیلی

7- محسن عابدینی پور

اعتراف می کنم که انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی، سخت تر از همه انتخابات هایی است که تا کنون شرکت کرده ام. با این همه باید از بین همه گزینه ها، بهترین ها را انتخاب کرد:

1- اولین گزینه ای که برای انتخاب او به قطعیت رسیدم، حجت الاسلام ذوالنور است. سابقه و سلقیه سیاسی او را می پسندم. هر چند گاهی تند روی هایی داشته است، اما اکنون مدتی است که بیشتر بر مسیر اعتدال حرکت می کند.

2- حجت السلام آشتیانی را فردی «بسیار خوب اما بی اثر» می دانستم. لذا قصد رأی دادن به او را نداشتم. تا آنکه از دو منبع جدا گانه (یکی از معتمدینم و یکی از نمایندگان سابق مجلس) شنیدم که ایشان بی سر و صدا اثر گذار بوده اند. بر اساس این گفته ها (که آن را قابل اعتماد یافتم) جناب آشتیانی هر چند هیچگاه در مقابل دوربین و خبرنگاران تحرکی نداشته است، اما طرف مشورت بخشی از نمایندگان بوده است و آثار پشت صحنه داشته است.

*

انتخاب گزینه سوم بسیار مشکل بود. به همین دلیل به روش حذفی رو آوردم. به نظر من خالی گذاشتن برگه رأی کار درستی نیست. به همان دلیلی که باید تحقیق کرد و اصلح را برگزید، باید به تعداد مورد نیاز نیز افراد را یافت و رأی داد. البته اگر به نتیجه نرسیدیم، بحثی دیگر است.

1- آسان تر از همه بنایی حذف شد. با توجه به شناختی که از او دارم هرگز حاضر به رأی دادن به وی نیستم.

2- شهردارهای قبلی قم هم هر دو به راحتی حذف شدند. یکی که در شهرداری عملکرد ضعیفی داشته است و دیگری هم که ادعای موفق بودن دارد، مشغول توزیع شام و تبلیغات سنگین است!! و این بزرگترین ضد تبلیغ برای اوست.

3- لاریجانی، به یکی از شاخص های «ساکتین فتنه» معروف شده است. برایم واضح است که اگر کسی واقعاً ساکت فتنه باشد، قابلیت ورود به مجلس و اخذ مناصب کلیدی را ندارد، اما آیا واقعاً لاریجانی جزء این گروه است؟

برای دانستن پاسخ این سوال (هر چند ذهنیتی در این زمینه داشتم) مدتی تحقیق کردم. خبرهای ایام فتنه را مرور کردم و با معتمدین و صاحبان تحلیل مشورت کردم. نهایتاً به دلیل موضع گیری های دو پهلو و غیر شفاف او و رابطه ای که با سیره هاشمی دارد او را از فهرست خود حذف کردم.

4- تنها کسی که در لیست هفت نفره سرشناسان قم باقی مانده است، امیر آبادی است. او عملکرد مثبتی در شورای شهر از خود نشان داده است و کسانی که او را می شناسند از او راضی هستند. البته شخصاً هیچ شناختی از او نداشتم و با صحبت هایی که در دانشگاه داشت و مشورت هایی که با دیگران داشتم ایشان را هم انتخاب کردم. فردی از قشر پایین جامعه، بی تکلف، متخصص در امر بودجه و همچنین امنیت ملی.

*

آنچه تحقیق کردم و تلاش کردم، برای انتخاب بهترین ها بود و مطمئناً از خطا مصون نیست. اما خدا همین تکلیف را بر عهده ما گذاشته است که تلاش خود را برای انتخاب درست کرده باشیم و من خود را در این زمینه بری الذمه می بینم. امید که خدا از ما بپذیرد.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۰ ، ۲۱:۵۹
علی اصغر جوشقان نژاد