پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

دغدغه اصلی پرهنگ، فرهنگ است. اما به سیاست، اقتصاد، جامعه و... هم سرک می‌کشد.
پرهنگ بیشتر از نوشته‌های خودم پر شده است، هر چند از نوشته‌های دیگران نیز خالی نیست.
ارادتمند؛ علی اصغر جوشقان‌نژاد

تاريخ پرهنگ
آخرین نظرات
عضوی از راز دل

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فیلترینگ» ثبت شده است

فعالیت فرهنگی نیازمند هم افزایی است. اگر هر نهاد فرهنگی، ساز خودش را (بدون توجه به دیگران) بزند، صدای ناسازی تولید می شود که همه را فراری خواهد داد.

اثرگذاری کار فرهنگی مرهون هم گرایی آن است. خانه، مدرسه، تلویزیون، رادیو، اینترنت و... هر کدام پیام هایی به مخاطب خود منتقل می کنند. هر اندازه این پیام ها همگراتر باشند، اثرگذارتر خواهند بود.

*

حالا خود را به جای یک مسئول فرهنگی بگذارید. چگونه می توان هم گرا و هم افزا بود؟ آیا نهادی وجود دارد که سیاست گذاری، تعیین مصادیق و تقسیم وظایف دقیقی در حوزه اینترنت، رادیو، تلویزیون، سینما، مطبوعات، مدارس، دانشگاه ها و حتی خانه ها داشته باشد؟ بدیهی است که چنین نهادی نداریم. پس چگونه و با چه چیزی هم گرا شویم؟

هر کدام از این حوزه ها، مسئولینی دارند و درون خود سیاست گذاری هایی خواهند داشت. آیا ما باید به این سیاست ها اعتماد کنیم؟ مثال عینی و عملی:«آیا لازم است به عنوان یک فعال فرهنگی فضای مجازی به سیاست ها و تصمیم گیری های کمیته فیلترینگ (به عنوان یکی از مسئولین حوزه اینترنت) اعتماد کنیم و طبق توصیه های آنها پیش برویم؟»

اگر به مسئولین هر حوزه اعتماد نکنیم، لاجرم هر کدام از ما با نگاه و سیاست خودمان پیش می رویم و در نتیجه، هم گرایی ضعیف تر می شود. بدیهی است وقتی هر کدام از ما نتوانسته ایم به سیاست های مسئولین بالا دستی اعتماد کنیم، نخواهیم توانست به نظرات متکثر سایرین نیز تمسک کنیم تا به هم گرایی دست پیدا کنیم.
از دیگر سو اگر به مسئولین این حوزه ها اعتماد کنیم، نمی دانیم با آنچه از نگاه ما اشتباه است چه کنیم.

در نتیجه اگر با شور و حرارت بر نظر خود پافشاری کنیم، راه حل اول را برمی گزینیم و نظر مسئولین را کنار می گذاریم. اگر به نظر خود شک داشته باشیم، یکی به نعل و دیگری را به میخ خواهیم زد. و اگر بی نظر باشیم یا نظر مسئولین را بپسندیم، آن را مبنای عمل خود قرار خواهیم داد.

اینچنین، جزیره های فرهنگی شکل می گیرند. هر کدام در محدوده مخاطبان خود رشد می کنند و برای حل تناقض های خود با دیگر جزیره ها، آنها را تکذیب می کنند. در نتیجه به جای حرکت های هم گرای فرهنگی، شاهد واگرایی روز افزون خواهیم بود.

*

سوال اول (بارم 20 نمره): راه حل چیست؟ آیا لازم است از هم گرایی به نفع آن چه صلاح می دانیم چشم بپوشیم؟ یا باید بخشی از نظرات شخصی خود را فدای هم گرایی کنیم؟

سوال دوم (بارم باز هم 20 نمره): به عنوان مثال اگر شما مسئول کمیته فیلترینگ بودید، دقیقا چه معیاری را برای فیلترینگ در نظر می گرفتید؟ لطفا معیاری بیان شود که قابل تشخیص باشد و موجب هم گرایی شود.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۱ ، ۰۷:۵۴
علی اصغر جوشقان نژاد

* سخنرانی قدیمی ای از استاد حسن عباسی منتشر می شود که با لحنی تند به حامیان فلسفه صدرایی می تازد. در این سخنرانی نامی از علمای بزرگ حال حاضر نیز به میان می آید و بسیاری آن را به «اهانت» تعبیر می کنند.

* در مقابل عده ای از حامیان فلسفه صدرایی به پاسخگویی بر می خیزند و با لحن کنایه آمیز سعی در ساکت کردن طرف مقابل دارند.

* پایگاه اینترنتی تریبون فیلتر شده است. طبیعتاً سردبیر آن تلاش می کند پایگاهش را بازگرداند و به همین دلیل مطلبی می نویسد. در مقابل، وبلاگ دیگری مفتاح را در مقابل نیش صحبت خود می گیرد و به او انتقاد می کند. البته زیبایی کار آنجاست که مفتاح علیرغم لحن تند نویسنده مخالف، اشتباه خود را می پذیرد و عذرخواهی می کند.

* در این میان بخشی از صحبت های رئیس دستگاه قضا، سوژه ای جدید شده است تا عده ای خبرسازی کنند و با لحن انتشار خبر، طعنه و کنایه های پنهانی را نیز دنبال کنند.

***

همه آنها که در بالا از ایشان یادی کردم، درون یک گفتمان هستند (و هستیم). ما همه اگر نیک بنگریم جزء حامیان انقلاب اسلامی ایرانیم و صحبت های ما، بحث های درون گفتمانی است. به عبارت دیگر ما همسایه های هم در محله انقلابیم.

همسایه ها اگر با هم حرفی هم داشته باشند، دعوا را پیش نمی آورند. اولین حرف همسایه ها با هم بوی لغاز و لطیفه نمی دهد. همسایه ها با مهربانی با هم سخن می گویند.

آنچه دکتر عباسی در صحبت خود گفته است، یک بحث علمی است که بنده اصلا تخصصی ندارم که بخواهم در مورد موضوع صحبتش نظر بدهم. اما انتخاب لحن بین گفتمانی برای یک صحبت درون گفتمانی باعث شده است تا طرف مقابل نیز موضع گیری مشابهی داشته باشد و یک بحث علمی به دعوایی سیاسی تبدیل شود. و خب گرد و خاک دعوا از محله انقلاب که بلند می شود معلوم است چه کسی خوشحال تر خواهد بود.

همین طور است انتقاد وبلاگ ملت ابراهیم از مفتاح که هم لحن کنایه آمیزی داشت و هم می توانست خصوصی باشد.

یا برخورد ما با صحبت های رئیس قوه قضائیه که البته نمی تواند خصوصی باشد، اما می توانیم بیشتر احترام بزرگتر خودمان را نگه داریم.

*

راننده هایی که بعد از چند ساعت رانندگی در اتوبان های بین شهری به یک شهر می رسند، معمولا ابتدای شهر را با سرعت زیادی می رانند و بعد از دقایقی شرایط جدید خود را درک می کنند.

ما مدت ها با افراد بیرون از گفتمان خود بحث داشته ایم و لحن آن مناظرات و مباحثات حالا روی گفتگوهای دوستانه مان هم سایه می اندازد. برادران عزیز! به شهر رسیده ایم، سرعت را کم کنید.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۱ ، ۱۷:۱۸
علی اصغر جوشقان نژاد