شعب ابی طالب

- خرید و فروش با محمد و یارانش، ممنوع.

- رفت و آمد و معاشرت با محمد و یارانش، ممنوع.

- ازدواج با محمد و یارانش، ممنوع.

- طرفداری از هواداران محمد، ممنوع.

همه امضا کردند. همه بزرگان قریش. می‌خواستند عرصه را بر او و همراهانش تنگ‌تر کنند.

***

سه سال، این کارشان شده بود. اگر آنها می‌آمدند جنسی بخرند، یک نفر یکدفعه می‌آمد و آن را گران‌تر می‌خرید. اگر هم می‌خواستند چیزی بفروشند، یک نفر پیدا می‌شد که همان جنس را ارزان‌تر عرضه کند. سه سال تمام کارشان شده بود همین.

از کتاب دانشجویی «پیامبر»

---

در ادامه:

۱- مبارک باشد.

۲- فکر نمی‌کنم هر چه سختمان بشود به سختی آن سه سال پیامبر برسد... محاصره اقتصادی امروز ما، خیلی مانده تا به سختی محاصره اقتصادی، سیاسی، فرهنگی آن سه سال پیامبر بشود.

۳- ما کم می‌آوریم... اگر پیامبر کم آورد، ما هم کم می‌آوریم... ما سعی می‌کنیم مانند او باشیم... ما کم نمی‌آوریم.

---

و اما بعد:

بر کشور ما لطف خدا شامل شد

صد شور و امید در وطن حاصل شد

از میمنت سال رسول اعظم

گردونه سوخت هسته‌ای کامل شد

حالا می‌توانید بترسید

پیش از سخن:

۱۱۶۷؛ امروز هزار و صد و شصت و هفتمین سال هم تمام شد. اگر برای هر کدام از ادیان دیگر چنین رهبری می‌شناسید بیاورید... امروز هزار و صد و شصت و هشتمین سال امامت امام ماست. کی می‌شود اولین سال‌گرد ظهورش را جشن بگیریم؟

---

۱- بسم الله الرحمن الرحیم. لاَنتم اشد رهبهً فی صدورهم من الله ذلک بانهم قومٌ لایفقهون- وحشت از شما در دلهای آنان بیش از ترسشان از خداست؛ این به خاطر آن است که آنها گروهی نادانند. سوره مبارکه حشر آیه ۱۳

۲- نمایش موشکی و نظامی ایران در رزمایش پیامبر اعظم خیلی‌ها را انگشت به دهان گذاشت و بر پای بسیاری نیز لرزه انداخت. البته بودند افرادی که سر در برف کردند و گفتند: ان‌شاءالله دروغ است. گفتند قدرت نظامی ایران که به آمریکا نمی‌رسد. گفتند مگر ایران می‌تواند موشکی بسازد که آمریکا نساخته است.

۳- ما برای چه موشک می‌سازیم؟

جواب این سوال -به نظر من- دو نکته اساسی است: یکی این که قرآن فرموده است تا می‌توانیم بر علیه دشمنان خود را تجهیز کنیم.

دیگر آن که آنها دوست دارند از این آهن‌پاره‌ها بترسند. آمریکا و صهیونیسم و دوستانشان ترسیدن از موشک و تیر و تفنگ را نشانه عقل می‌دانند. به همین دلیل ما موشک می‌سازیم تا آنها با خیال راحت «عاقل» باشند و بترسند، تا بلکه به خاطر این ترس حماقت‌های بزرگ نکنند. هر چند -گاهی- وقتی می‌ترسند به مراتب کارهای احمقانه‌تری می‌کنند. اما ترسیدن‌شان بهتر از احساس قدرت‌شان است.

۴- با همه این که آنها از سلاح ما بیشتر می‌ترسند تا از ایمان ما، ولی ما باید همواره به خاطر داشته باشیم که آنچه ما را برتر نگه داشته است ایمان ماست نه سلاح ما. اگر روزی بیاید که -خدای ناکرده- ما لحظه‌ای توکل بر سلاح و دانش خویش کنیم، شکستی خواهیم خورد که اگر متنبه نشویم دیگر کمر راست نخواهیم کرد.

هر چه می‌توانیم در علم پیش می‌رویم و دل دشمنان را خالی می‌کنیم که ما اِل داریم و بِل داریم. اما خودمان که تنها هستیم دائم می‌گوییم که اگر اخلاص نداشته باشیم هیچ نداریم؛ اگر هدف و مسیرمان از حق منحرف شود، بدبختیم.

یا حق

امضاء: سید علی ثاقب

---

و اما بعد:

در این نظر سنجی شرکت کنید. لینک آن را هم اگر خواستید قرار بدهید.

بهار من حسینیه

ابتدای سخن:

۱- امسال سال نبی اعظم است... سال صلوات است. لال از دنیا نروی صلوات بفرست.

۲- شب اربعین حسینی و سال تحویل در حرم مطهر حضرت معصومه آقای فرحزاد گفت در سال جدید دو کلمه را الگوی خود کنیم... مرنجیم و مرنجانیم

۳- حتماً در ادامه را بخوانید تا مدبون صدا و سیما از دنیا نرویم...

---

برای دوستان سالی پرحسینی

برای جوانان سالی معنوی

برای خانواده‌ها سالی مهربان

 

برای پلیس راه سالی کم تصادف

برای صدا و سیما سالی کم تبلیغ

 

برای نیروگاه‌ها سالی پر هسته

برای مسئولین هسته‌ای سالی پرشهامت

برای مسئولین فرهنگی سالی پر درایت

برای مسئولین اقتصادی سالی پر سخاوت

برای دولت سالی پر عمل

برای ملت سالی پر امید

 

برای جهان سالی بدون آمریکا

برای آمریکا سالی بدون حماقت

برای کشورهای اروپایی سالی بدون دروغ

برای جهانیان سالی بدون غفلت

 

برای مسلمین سالی پر اتحاد

برای قدس سالی آزاد

برای بقیع (و سامرا) سالی آباد

 

و برای حضرت حجت و همه آزادگان سال ظهور را آرزومندیم.

---

در ادامه:

۱-  آن که می‌بینید در ابتدای سخن همه‌اش یاد مرگ کرده‌ایم اتفاقی است... هر گونه از هر چیزی تکذیب می‌شود.

۲- صدا و سیما انصافاً بیش از توقع ما حرمت محرم را خوب نگه داشت. البته ما که دلمان نمی‌آید انتقاد نکنیم اما صدا و سیما خیلی بهتر از قبل کار کرد

۳-مثل اینکه دوباره به آسمان نگاه کردن عجیب‌تر از هنرمندانه نگاه کردن است... دوستان می‌توانند تا موقعی که این جمله توضیح داده می‌شود دوباره هنرمندانه به آسمان نگاه کنند...

یا حق

امضاء: سید علی ثاقب

ملی مذهبی‌ها

ملی بودن یا مذهبی بودن اشتراکات ظاهری زیادی دارند اما این اشتراکات تنها ظاهری هستند و روزی بالاخره باطن خویش را برملا می‌کنند. منظور ما از ملی یا مذهبی علاقه داشتن به آنها نیست. منظور آن است که حاضریم کدام را برای دیگری فدا کنیم.

کسی که اولویت اولش در تصمیم‌گیری هویت «ملی» اوست با کسی که ابتدا بر اساس هویت «مذهبی» خود تصمیم می‌گیرد، در کربلایی گرد می‌آیند و تفاوت خویش را مشخص می‌کنند. آنگاه یک کوفی می‌شود حبیب که رو در روی هم‌وطنان خود می‌ایستد و دیگری می‌شود آن خیل عظیمی که در سپاه مقابل بود.

ما مذهبی هستیم و هرچند آئین ملی ما «نوروز باستانی» روز جشن و شادی است اما اربعین اهمیت بیشتری دارد و به همین دلیل نوروز را پیش پای حسین بن علی قربانی می‌کنیم. و خویش را نیز اگر قابل بداند آماده قربانی می‌دانیم.

---

در ادامه:

به نظرم صدا و سیما دق مرگ شود اگر یک نصف روز بیشتر حرمت اربعین را نگه دارد... بالاخره کسی یک عمر غافل بوده، نوروز را برای غفلت بیشتر از دست نمی‌دهد.

---

و اما بعد:

۱- سال خوبی را برایتان آرزومندیم

۲- به اینجا هم سری بزنید.

یا حق

امضاء: سید علی ثاقب

محرومیت مادر خلاقیت است

وقتی از یک وزیر اقتصادی دولت در مورد تحریم‌های احتمالی آمریکا و اروپا علیه ایران سوال شد، در پاسخ گفت که تحریم کالاهای مصرفی برای آنها ضرر بیشتری دارد و آنها این کار را نخواهند کرد اما احتمال دارد در مورد کالاهای فنی و ابزار تولید تحریم شویم که در این صورت کشور یک جهش علمی بزرگ خواهد داشت.

---

در ادامه:

۱- به این می‌گویند باور داشتن مردم. به این می‌گویند استفاده از تجربیات گذشته در راه آینده. به این می‌گویند یک دهن‌کجی حسابی به همه سر و صداهای تهدید آمیز غربی‌ها. به این می‌گویند...

۲- در بیانیه دولت هم آمده بود که زیر بازوهای ورم کرده آمریکا تنها مشتی استخوان شکسته است اما اگر آمریکا دوست دارد با ما زورآزمایی کند، این گوی و این میدان.

---

و اما بعد:

هنوز راه همان است و مرد ره بسیار است

خبر دهید که اهل نبرد بسیار است

یا حق

امضاء: سید علی ثاقب

جدی نگیرید

American Biographical Institute,Inc موسسه‌ای است انتفاعی - به معنی بسیار دقیق کلمه. یاد آوری می‌کنیم که Inc مخفف Incorporation است که یعنی نوعی شرکت تجاری. این موسسه از راه بسیار زیرکانه‌ای پول در می‌آورد. آدم‌هایی را گیر می‌آورد و به آن‌ها نامه می‌نویسد که «به شما تبریک می‌گوییم. موسسه ما، شما را به عنوان یکی از بزرگ‌ترین مغزهای قرن بیست و یکم انتخاب کرده است. این به خاطر دستاوردهای مهم شما است. ما کتابی با نام مغزهای بزرگ قرن بیست و یک چاپ می‌کنیم و با کمال خوشحالی می‌خواهیم زندگی‌نامه شما را هم در این کتاب بیاوریم. فرصت را از دست ندهید. تا پیش از فلان تاریخ فرم‌های پیوست را پر کنید و برای ما بفرستید.»

اما فرم‌ها؛ یکی از این فرم‌ها جای خالی تعدادی اسم است که شما می‌توانید پر کنید و با این کار شما این عده را هم به عنوان مغزهای بزرگ قرن بیست و یکم نامزد می‌کنید تا این موسسه آن‌ها را هم کشف کند. فرم دوم مربوط به خود شماست و در واقع زندگی‌نامه علمی شما است که خودتان می‌نویسید: تاریخ تولد، مدارکی که گرفته‌اید، کارهای مهمی که کرده‌اید، جایزه‌هایی که گرفته‌اید، و چیزهایی که خوب است در زندگی‌نامه یک مغز بزرگ بیاید(مثلا این که فلسفه شخصی شما برای موفقیت چیست؟)

فرم را امضاء می‌کنید و می‌فرستید. موسسه آن را حروفچینی می‌کند و برای شما می‌فرستد تا اشتباه‌های احتمالی را تصحیح کنید. قرار است بعدا چاپ بشود. چاپ هم خواهد شد، و چه بهتر که ما یک جلد از این کتاب نفیس را به قیمت ناقابل ۴۰۰ دلار پیش خرید کنید. اما این هنوز تمام ماجرا نیست. شما می‌توانید یک مدال نقره‌ای به قطر ۵ سانتی‌متر را که مزین به نام مبارک شماست سفارش بدهید -مدالی که برای هیچ کس در حال و آینده شکی باقی نمی‌گذارد که شما یکی از برجسته‌ترین مغزهای قرن بیست و یکم بوده‌اید- به قیمت ناقابل ۶۰۰ دلار! و یک گواهی‌نامه بسیار خوش چاپ که روی آن نوشته شده: «ABI آقا یا خانم X را به عنوان یکی از برجسته‌ترین مغزهای قرن بیست و یکم انتخاب کرده است. ایشان دستاوردهای مهمی در زمینه T دارد.» و واضح است که T را قبلا خودتان در فرم نوشته‌اید! هزینه این هم ۳۰۰ دلار است. مجموع این پول‌ها می‌شود ۱۳۰۰ دلار که اگر هر سه را بخواهید ۲۰۰ دلار تخفیف دارد. در این کتاب اگر ۱۰۰۰ صفحه باشد، دست کم نام ۲۰۰۰ نفر خواهد آمد. اگر هر نفر ۱۰۰۰ دلار داده باشد، می‌شود ۱۰^۶×۲ دلار. این که جه کسری از این عدد سود خالص است چندان به ما مربوط نیست. آن چه ما باید از آن واهمه داشته باشیم این است که مبادا چند وقت دیگر متنی شبیه به متن زیر در مطبوعات ما چاپ شود:

«آقا یا خانم X از طرف موسسه معتبر زندگی‌نامه نویسی آمریکا، ABI به عنوان یکی از برجسته‌ترین مغزهای قرن بیست و یکم انتخاب شد. X که تحقیقات وسیعی در زمینه شکاف اتم و نسبت محیط به ضلع مربع دارد به خبرنگار ما گفت که متاسفانه بعضی از مقامات وزارت علوم، مانع تدریس نظریه او در دانشگاه‌ها می‌شوند، آن هم تنها با این بهانه که X مدرک دانشگاهی ندارد. Y، مسئول روابط عمومی سازمان Z که X در آن مشغول به کار است، به خبرنگار ما گفت که شخصا تلفنی از پرفسور هاوکینگ پرسیده و ایشان درستی کشف X را با حرکت سر تایید کرده است. X در پاسخ به این سوال که مهم‌ترین دستاورد او چیست به خبرنگار ما گفت: من ثابت کرده‌ام ۲×۲ نمی‌شود ۴، بلکه ۹/۳ است. این تمام بنیاد فزیک و ریاضی را دگرگون می‌کند. وی اضافه کرد: در صورتی که بودجه کافی (در حدود ۱۰۰ هزار دلار) در اختیار داشته باشد، می‌تواندتمامی برق ایران را تا صد سال تأمین کند. اما کارتل‌های نفتی که از این موضوع واهمه دارند، با سعی بر دیوانه جلوه دادن من مانع از این کار می‌شوند. مسئولان وزارت علوم و دانشگاه‌ها نه تنها حمایتی از من نکرده‌اند، بلکه من مجبور شده‌ام هزینه شناساندن خودم به جهان را که حدود ۱۰۰۰ دلار بوده است از جیب خودم بپردازم، آن هم تنها به این دلیل که این کتاب به زعم آقایان در فهرست ISI نیست. سوالی که من دارم این است که آیا نمی‌شود این ۱۰۰۰ دلار را، که اسناد مثبته آن هم موجود است، از بودجه پژوهشی وزارت علوم داد؟ آیا ثبت کردن نام یک ایرانی در فهرست برجسته‌ترین مغزهای قرن بیست و یکم به اندازه یک طرح پژوهشی هم ارزش ندارد؟ چرا فقط شعار حمایت از پژوهش می‌دهید و در عمل این‌قدر سنگ‌اندازی می‌کنید؟»

اگر چنین چیزی در مطبوعات دیدید، جدی نگیرید.

احمد شریعتی

فیزیک‌دان، استاد دانشگاه الزهرا

منبع: فصلنامه تخصصی فزیک؛ گاما - شماره ۶

---

در ادامه:

۱- همه این چیزها به خاطر حب نفس و حب مقام است.

۲- یک موسسه به خاطر درآمد عده‌ای را به عنوان مخ، معرفی می‌کند. چه ضمانتی هست اکثر این موسسه‌هایی که در این زمینه و زمینه‌های مشابه (مثل حقوق بشر و علم و سیاست و غیره و ذلک) فعالیت دارند مثل همین موسسه برای منافع خودشان کار نکنند (حالا اقتصادی یا سیاسی)؟

---

و اما بعد:

از اینکه مدتی اوضاع وبلاگ به هم ریخته بود معذرت می‌خواهم.

در ضمن سعی کنید بیشتر نظرات سازنده بدهید تا ...

یا حق

سید علی ثاقب

حرف توی حرف

الف- همچنان کبریت‌هایتان را روشن نگه دارید

ب- باید گذشتن از دنیا به آسانی ...

ج- شماره جدید نشریه سوره را بخوانید. بسیار جالب است.

د- بنا است طرح قصه خوانی برای بچه‌های راهنمایی در مسجد برگزار شود. لطفاً کتاب‌های قصه کوتاه و بلند خوبی که می‌شناسید معرفی کنید. اگر پیشنهاد دیگری هم دارید طالبیم.

یا حق

سید علی ثاقب

کبریت‌های خود را روشن نگه دارید

پرچم اسرائیل، پرچم آمریکا، پرچم انگلیس و حالا پرچم دانمارک... نه، قضیه تمام نشده است. کبریت‌های خود را روشن نگه دارید، پرچم‌های مهمتری مانده است.

*

اتحادیه اروپا از کشورهای اهانت کننده به ساحت پیامبر، حمایت کرد. چندین سازمان بین‌المللی دیگر هم این کار را کرده‌اند... آقایان حافظه‌شان را از دست داده‌اند. همه دولت‌های دنیا هم که حمایت کنند هیچ تفاوتی برای ما نمی‌کند... همه را با یک چوب خواهیم راند... اهانت کننده و حمایت کننده را.

دانمارک که عددی نیست. اتحادیه اروپا را هم منحل خواهیم کرد... کبریت‌هایتان را روشن نگه دارید. پرچم‌های دیگری در راه است.

مگر به خاطر ندارید این ملت به خاطر اهانت یک روزنامه به ساحت مرجعیت (که شاگرد پیامبر بود) براندازی نظام نوکرتان را زمینه سازی کرد؟ حالا احساس گندگی کرده‌اید که به مقدس‌ترین‌های ما اهانت می‌کنید؟ خودتان را به نابودی کشانده‌اید. دیگر وقت شما تمام شده است. دیگر حوصله ما به پایان رسیده است.

*

حرف درستی زده‌اند آنهایی که گفته‌اند اهانت به انبیاء در نظام آزادی مطبوعات اشکالی ندارد. حرف درستی است و ما به همین دلیل تمام نظام‌تان را در هم خواهیم شکست. چیزی از شما باقی نخواهیم گذاشت. اگر در نظام شما اهانت به هیچ چیز اشکالی ندارد (جز به صهیونیست) ما آنقدر سینه به سینه شما می‌ساییم تا تمام شوید... و چه نزدیک است آن روز.

*

به رسول‌الله اهانت می‌کنید؟

اگر شما می‌خواهید ایران را از حق اتمی خود محروم کنید، ما شما را از حق حیات محروم خواهیم کرد. می‌فهمید؟ از حق حیات. شما دیگر نفس نخواهید کشید. این هم که حس می‌کنید، خس خس جان کندن شماست... شما به زودی تمام می‌شوید و آنگاه ما کبریت‌هایمان را خاموش خواهیم کرد.

یا حق

امضاء: سید علی ثاقب

---

در ادامه:

باید گذشتن از دنیا به آسانی                  باید مهیا شد از بهر قربانی
این آرزوی ماست: از خون وضو گیریم            زیبا بود این‌سان معراج انسانی

بوی خوش پیروزی از همین نزدیکی می‌آید... حس نمی‌کنید؟

---

و اما بعد:

توی قم پلاکارد زده‌اند: تخریب لانه جاسوسی را به مردم حزب‌اللهی قم تبریک می‌گوییم.

واقعاْ درست گفتند...

رسانه و عادت

رسانه‌های همگانی، از روزنامه‌ها گرفته تا رادیو و تلویزیون، در همه جای دنیا و حتی ایران، فرهنگ را مبدل به ضد فرهنگ می‌کنند. رسانه‌های همگانی ماهیتاً چنین‌اند؛ آنها کلمات را به اشیاء تبدیل می‌کنند تا آنها را به حیطه معادلات و محاسبات مربوط به تولید و مصرف و عرضه و تقاضا بکشانند. در رسانه‌های همگانی، فرهنگ نوعی کالاست که مطلوب ذائقه مصرف‌کنندگان تولید می‌شود. کافی است فی‌المثل به ازاله معنوی کلمه «ایثار» در رسانه‌های همگانی در طول این چند سال بعد از اتمام جنگ نظر کنیم. ایثار در حقیقت امری خلاف‌آمد عادت است که پرتوی از خورشید ذات انسان را تجلی می‌دهد. در سال‌های جنگ این کلمه می‌توانست به راستی بر مدلول حقیقی خویش دلالت کند، اما از آن هنگام که این کلمه در کف رسانه‌ها افتاد و آنها تلاش کردند تا آن را در «مکانیسم تولید فرهنگی» خویش معنا کنند، ایثار رفته رفته از معنا تهی شد و اکنون از آن جز پوسته‌ای به ظاهر سالم اما تهی از مغز باقی نمانده است. رسانه‌های همگانی می‌کوشند که فرهنگ را فرموله کنند و فرموله کردن فرهنگ مفهومی به جز تبدیل فرهنگ به ضد فرهنگ ندارد. «عادت» نه تنها عمل را از معنا تهی می‌کند، بلکه در برابر تعالی و تحول معنوی نیز می‌ایستد. عادت انسان را به ایستایی می‌کشاند حال آن که تعالی در تحول و پویایی است.

از خلاف آمد عادت بطلب کام که من               کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم

 

سید مرتضی آوینی
مقاله (رمان و انقلاب اسلامی)
از کتاب رستاخیز جان

---

 

در ادامه:

فرموله کردن کار فرهنگی - که در آن به تبلیغ دین برآییم- به صورت صحیح غیر ممکن است، تبلیغ دین بدون درک عمیق از آن باعث گسترش سطحی زدگی در این امر می‌شود و درک عمیق از دین مانع روی آوردن به فرمول‌های ساختگی خارج از دین برای تبلیغ است چرا که درون دین مبین اسلام، راه‌های صحیح تبلیغ ارائه شده است و انسان‌های هر زمان باید به تناسب زمان خویش آنها را استخراج کنند و طبق همان‌ها عمل نمایند.

---

و اما بعد:

۱- امیدوارم این نوشته پا کردن توی کفش دیگران محسوب نشود.

۲-

 باید گذشتن از دنیا به آسانی                  باید مهیا شد از بهر قربانی
این آرزوی ماست: از خون وضو گیریم            زیبا بود این‌سان معراج انسانی

بوی خوش پیروزی از همین نزدیکی می‌آید... حس نمی‌کنید؟

یا حق
امضاء: سید علی ثاقب

لبیک یا حسین

 

حسینیا محرمه، دیگه باید کاری کنید

حضرت عباسی برا حسین علمداری کنید

 

 

 لبیک یا خامنه ای لبیک یا حسین است

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------

و اما بعد:

متن نامه سرگشاده را هر کس نخوانده بخواند و نظر بدهد. نه تعریف و تمجید یا فحش و دری وری... بلکه در مورد موضوعات مطرح شده نظر بدهید... البته، لطفاً.