پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

دغدغه اصلی پرهنگ، فرهنگ است. اما به سیاست، اقتصاد، جامعه و... هم سرک می‌کشد.
پرهنگ بیشتر از نوشته‌های خودم پر شده است، هر چند از نوشته‌های دیگران نیز خالی نیست.
ارادتمند؛ علی اصغر جوشقان‌نژاد

تاريخ پرهنگ
آخرین نظرات
عضوی از راز دل

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اعتماد» ثبت شده است

حالا که جو «جنتلمن» کمی فروکش کرده، چند کلمه در مورد این موج و موج های مشابهی که پشت سر گذاشته ایم یا پیش رو داریم می نویسم:

مهم ترین اثری که موج «جنتلمن» در جامعه گذاشت چه بود؟

موج «سعید طوسی» را به خاطر بیاورید. نتیجه آن موج در نهایت، تخریب «کلاس های قرآن» در ذهن بخش های جدی از جامعه شد. یک نهاد فرهنگی این جامعه با آن موج به ناحق چنان مفتضح شد که زمان زیادی برای بازسازی آن در افکار عمومی نیاز است.

موج جنتلمن هم همین نقش را (در ابعادی کوچکتر) برای مدارس بازی کرد. موج جنتلمن، مکمل موج های قبلی (مثل موج زشت کاری آن معلم غرب تهران، یا...) بود که همگی تلاش می کنند مدارس را جایی غیرایمن از نظر فرهنگی برای فرزندان ما نشان دهند. اما آیا مدارس ایمن هستند؟

مطمئناً مدارس نواقص زیادی دارند. اما آیا اغراق در این نقص ها مفید است؟ آیا باید اشکالی که در یکی دو مدرسه وجود داشته است را به عنوان یک نگرانی عمومی در همه مدارس مطرح کنیم؟ نتیجه ای که این فضا به دنبال دارد جز این است که «معیار مدرسه خوب» از نظر فرهنگی در ذهن اولیای دانش آموز و گرداندگان مدارس در سطح «پخش نکردن موسیقی مبتذل و نداشتن مراسم رقص!» پایین می آید؟ جز این است که همه چیز را از دست رفته می بینیم؟ جز این است که نگرانی های فرهنگی ما از مدرسه رفتن فرزندانمان روی موضوعاتی تمرکز می کند که مسئله اصلی خیلی از مدارس نیستند؟

*

کمک به ترویج این موج ها، حتی با انتشارشان به منظور تحذیر جامعه از چنین موضوعاتی، کمک به تخریب نهادهای فرهنگی و زیرساخت های جامعه است. زیرساخت هایی که اگر اعتماد عمومی به آنها از بین برود، راه دشواری در پیش خواهد بود.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۴:۳۹
علی اصغر جوشقان نژاد

من معمولاً سریال های ماه مبارک رمضان را دنبال نمی کنم، مگر در مهمانی ها یا گاهی اوقات که خانواده علاقه مند می شوند. مجموعه داستانی پایتخت 4 هم از این قاعده مستثنی نبوده است. اما در این مجموعه چیزی بود که مرا مشتاق کرد در موردش بنویسم.

پیشتر، پرداختن به موضوعات مورد نیاز نظام در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، در حد زیرنویس و برنامه های گفتگویی بود و کمتر مجموعه هنری به این موضوعات به چشم ظرفیت های برنامه سازی نگاه می کرد. گاهی موضوعاتی مثل اصلاح الگوی مصرف به آن دلیل که متقاضی خاص (مانند شرکت برق، آب و گاز) داشته است، اندک اندک موضوع «تولیدات هنری» در صدا و سیما بوده اند اما مسائلی مانند وحدت، جمعیت، مدیریت جهادی، همدلی و همزبانی که سفارش دهنده خاص (بخوانید پشتیبان مالی) ندارند جای زیادی در محصولات هنری سازمان ندارند.

البته بدیهی است که برنامه های گفتگو محور و خبر و امثال آن، هر چند که خالی از هنر نیستند اما به مثابه یک برنامه هنری (از قبیل فیلم، پویانمایی و قالب های خلاقانه دیگر) به شمار نمی آیند. وگرنه کم نیستند برنامه هایی در «صدا» و «سیما» که مجری و کارشناس به جان هم بیفتند و بیخ مطالب مهمی از قبیل آنچه گفته شد را در بیاورند و مردم هم نصفه نیمه سری تکان بدهند و بعد کار خودشان را کنند.

گفتگو در صدا و سیما

آنچه مرا وادار به نوشتن این مرقومه کرد، کار زیبای سیروس مقدم در به تصویر کشیدن «همدلی و همزبانی» بود.

استفاده از ظرفیت «پایتخت» با شخصیت هایی که جای خودشان را بین مردم باز کرده اند، کار زیبایی بود که می توانست اتفاق نیفتد. قبلاً هم قرار بود که این مجموعه در حال و هوای شیرخوارگاه تهیه شود. موضوعی که احتمالاً حرف جدیدی نداشت اما ساده تر از این مجموعه تولید می شد.

می شد «هما خانم» در این قسمت نقش یک مسئول را نگیرد و ما نبینیم که مسئولین هم از جنس خودمان هستند. می شد ما متوجه نشویم حرف هایی که بعضی ها پشت سر مسئولین می زنند چقدر بی پایه است.

اما با پایتخت 4، دیدیم که یک مسئول چقدر نیاز به اعتماد مردم دارد تا بتواند به آنها خدمت کند. متوجه شدیم که اگر خانواده یک مسئول خلاف می کنند نمی توان مستقیما آن را به حساب او گذاشت. دانستیم که تعامل با خانواده و کار، به طور همزمان و عادلانه بسیار مشکل است.



*

پایتخت هم مثل هر کار دیگری اشکالاتی دارد. اما پرداخت زیبای او به موضوعاتی مانند همدلی و همزبانی، مدیریت جهادی، جمعیت و... نیازمند تحسین است. نویسنده توانسته است این موضوعات را از حالت شعاری خارج کند و در متن داستان وارد کند. انتخاب «شورای شهر» هم انتخاب هوشمندانه ای بوده است. هم آن همه بزرگ نیست که غیر واقعی و شعاری به نظر بیاید. هم «دولت» به معنای مصطلح نیست تا سیاسی دیده شود و هم «مجلس» نیست تا زمینه سازی برای انتخابات پیش رو تلقی شود.

وارد کردن موضوع در متن داستان، کاری است که با پشتیبان مالی برنامه هم شده است. «تاژ» در بخش هایی از داستان موثر است. نه اینکه فقط نامش روی تابلوها و پشت کامیون دیده شود.

عوامل تولید پایتخت 4

*

امیدوارم توجه به پیام انقلاب اسلامی و موضوعات مهمی که جامعه امروز ما به شدت نیازمند آن است، به صورت جدی تر در متن برنامه های صدا و سیما وارد شود و «غفلت» کمرنگ تر شود. هر چند که این امر نیازمند برنامه سازانی است که غافل نباشند.

غیبت طولانی من را ببخشید. نیازمند همدلی بیشتری شده ام! نظرات شما را در همین مکان مقدس خواهم خواند.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۴ ، ۰۳:۴۴
علی اصغر جوشقان نژاد