پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

مدیریت فرهنگ، با نرم افزار و گزارش و جلسه!

پرهنگ

دغدغه اصلی پرهنگ، فرهنگ است. اما به سیاست، اقتصاد، جامعه و... هم سرک می‌کشد.
پرهنگ بیشتر از نوشته‌های خودم پر شده است، هر چند از نوشته‌های دیگران نیز خالی نیست.
ارادتمند؛ علی اصغر جوشقان‌نژاد

تاريخ پرهنگ
آخرین نظرات
عضوی از راز دل

۲۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۰ ثبت شده است

تو که می دانی
فلان شهر همه چیزش قاچاق است
به خاطر همین ارزانتر است
تو که می دانی کالای قاچاق
به اقتصاد کشورت ضربه می زند
تو که می دانی خرید و فروش قاچاق حرام است
چرا به دانسته هایت عمل نمی کنی؟
یعنی چند صد هزار تومان هزینه کمتر
مهتر است از
رشد اقتصاد کشورت؟
مهمتر است از
حلال خوری؟
*
چرا به دانسته هایت عمل نمی کنی؟
*
سایر مطالب جهاد اقتصادی را اینجا بخوانید +
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۰ ، ۰۸:۲۷
علی اصغر جوشقان نژاد
قبل از عملیات
رزمنده ها وصیت نامه هایشان را می نوشتند
اگر تو هم اهل جهادی
در عرصه اقتصادی
وصیت نامه ات را بنویس
اینطوری از کم و زیاد روزی نمی ترسی
اینطوری به سمت حرام نمی روی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۰ ، ۰۸:۱۹
علی اصغر جوشقان نژاد
اگر
جهاد اقتصادی می کنیم
با نیت خدایی
پس می شود
از خدا و اولیائش
درخواست کمک داشت
برای یک پیروزی اقتصادی
*
با این نگاه دوباره بخوانیم:+ + +
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۰ ، ۰۸:۱۳
علی اصغر جوشقان نژاد
جهاد اقتصادی
ریشه اش
اصلش
پایه اش
اساسش
همه چیزش
کسب حلال است.
*
سایر مطالب جهاد اقتصادی را اینجا بخوانید +
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۰ ، ۰۸:۰۴
علی اصغر جوشقان نژاد

توجه توجه!

دو تن از مراجع محترم تقلید

جایز دانسته اند

که مثل اول ماه رمضان،

برای عید فطر هم پیشواز گرفته شود

و مقلدین یک روز زودتر روزه خود را افطار کنند.

آنهایی که در رویت هلال رمضان و شوال از این دو نفر تقلید می کنند

می توانند حتی دو روز هم به پیشواز عید فطر بروند.

حضرت آیت الله العظمی بی بی سی

و

حضرت آیت الله العظمی وی او اِی

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۰ ، ۱۶:۱۱
علی اصغر جوشقان نژاد
اصلاح الگوی مصرف
خودش
یک جهاد اقتصادی است
بیشتر «اصلاحش» کنیم.
*
سایر مطالب جهاد اقتصادی را اینجا بخوانید +
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۰ ، ۰۸:۰۰
علی اصغر جوشقان نژاد
قیمت یک سی دی خام
خیلی که خوب باشد
200 تومان است
با پول رایت
می شود 500 تومان
هر نرم افزاری که بخواهی
داخلی یا خارجی
به همین قیمت در دسترس است
اما
BURN
نه فقط یعنی رایت کردن
یعنی ریشه شرکت های برنامه نویسی داخلی را سوزاندن
اگر 10 برابر آن 500 تومان را بدهی
و جلوی پیشرفت کشورت را نگیری
شرافتمندانه تر است
و مرتکب حرام هم نشده ای
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۰ ، ۰۸:۰۶
علی اصغر جوشقان نژاد
دو ماه پیش
-جای شما خالی-
سفر عمره قسمت مان شد.
قبل از سفر
توی همین ایران
رفتیم همه سوغاتی ها را خریدیم.
اینطوری
وقت عزیزمان در مکه و مدینه صرف بازارگردی نشد
و بیشتر به زیارت رسیدیم
پول بی زبان مان را هم به این وهابی های زبان دراز ندادیم
جنس بنجل چینی هم به مان قالب نکردند
بارکشی هم نکردیم
جریمه گمرک و اضافه بار هم ندادیم
به اقتصاد کشور خودمان هم کمک کردیم.
---
نکته: تنها خریدی که از ایران قصد انجامش را داشتیم
خرید از بازار (مسجد) شیعیان مدینه بود
البته چیز زیادی ندارند
اما حتماً باید ازشان خرید کرد.
۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۰ ، ۰۸:۵۱
علی اصغر جوشقان نژاد
حالا که در صنعت تولیدات الکترونیکی
نمی توانیم به پای خارجی ها برسیم
لااقل می توانیم
گوشی تلفن همراه مان را
تلویزیون مان را
رایانه مان را
تا می شود و جا دارد
استفاده کنیم
تا با بهانه و بی بهانه
«نو» نشوند
و تا هر چه کمتر
پول مان را به بیگانه داده باشیم.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۰ ، ۱۷:۲۴
علی اصغر جوشقان نژاد

در دو شب از شبهای قدر، افتخار خدمت در حرم مطهر حضرت معصومه نصیبم شد.

شب اول درون درب شماره 24 ایستاده بودم. این بخش از صحن کاملاً پر شده بود و باید مردمی که زیر انداز همراه داشتند به سمت درب 23 هدایت می کردیم.

شب بعدی داخل صحن بودم تا مسیر رفت و آمد را باز نگه دارم و نگذارم مردم در مسیر، زیر انداز پهن کنند.

برخوردهای متفاوتی می شد. از اینکه با اشاره دست، حرف را بگیرند و عمل کنند، تا اینکه درگیر شوند و به زور حرف خود را به کرسی بنشانند. اکثریت مردم، البته حرف را می پذیرفتند. اما عده ای هم بودند که کار خودشان را می کردند یا حتی برای رعایت نکردن «قانون» آن محدوده، دعوا می کردند.

شب قدر در حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها

آنچه در ادامه می آید، دلایلی است که برای این «قانون گریزی» به نظرم رسید. هدفم از ذکر این نکات، نه فقط نقل سختی های اجرای قانون است، بلکه به نظرم می رسد بعضی از ما حواسمان نیست که با رعایت نکردن «حتی یک قانون کوچک» به بی نظمی های بزرگ کشورمان کمک کرده ایم. یک «قانون آبکی» را هم برای این مثالم انتخاب کردم تا راه توجیه را برای دوستان باز بگذارم.

نگاهی به قانون

قانون مورد بحث ما، به تصویب مجلس شورای اسلامی! نرسیده است. سه چهار خادم به صحنه نگاه کرده اند و به این نتیجه رسیده اند که مثلاً اینجا نباید کسی بنشیند یا کسی نباید از این در وارد شود. رعایت همین قانون کاملاً عملیاتی، موجب برقراری نظم در محدوده اجرای خودش خواهد شد.

اما خود این قانون چند اشکال داشت:

1- ضمانت اجرایی نداشت. یعنی مثلاً اگر کسی حرف ما را نمی پذیرفت و در محل ممنوع می نشست، هیچ کاری از دست ما بر نمی آمد. و اگر هم می آمد، نمی خواستیم شب قدر مردم را خراب کنیم.

2- در قانون جا برای چانه زنی پیش بینی شده بود. می دانستیم که بالاخره بعضی ها حرف ما را نمی شنوند و کار خودشان را می کنند، بنابراین قبل از اینکه به حداکثر جمعیت برسیم، ورود  یا نشستن را ممنوع می کردیم. خب مخاطب عادت می کند که با مجری قانون چانه زنی کند، شاید درست شد. ضمن اینکه -بلانسبت شما- کور که نیست، می بیند هنوز جا هست و به همین دلیل مخالفت می کند.

3- شفاف و عمومی تفهیم نمی شد. اگر قبل از رسیدن جمعیت مردمی، مکان های ممنوع را به روشی مشخص می کردیم (مثلا نوار رنگی جلوی آن می کشیدیم) خود به خود خیلی ها می پذیرفتند که اینجا نباید نشست.

تابلوهای راهنمایی رانندگی

از قانون بگذریم:

چه روحیه ای باعث می شود ما با قانون مخالفت کنیم؟

1- فکر می کنیم قانون آمده است تا ما را از چیزی محروم کند. وقتی به بعضی می گفتیم از در شماره 23 حرم وارد شوند، گویی این بخش حرم خیلی با بخش بعدی تفاوت می کند و باید تمام تلاش شان را بکنند تا از فیض اینجای حرم محروم نشوند. بعضی از مخالفت ها از این روحیه بود.

2- فکر می کنیم قانون اساساً برای نهادینه شدن تبعیض وضع شده است. اگر می گفتیم شما داخل نشو، فوراً اشاره می کرد به افرادی که داخل می رفتند و از تبعیض گله می کرد. ولی نمی دید که آنها زیر انداز ندارند و او با زیر انداز و وسایلش قطعاً نیازمند جایی برای نشستن است. به جای اینکه تفاوت خود با دیگران را ببیند، به حداقل شباهت برای اثبات ظالمانه بودن قانون بسنده می کرد.

3- با مخالفت، مخالفیم. وقتی جلوی ورود بعضی را می گرفتیم تا از این در وارد حرم نشوند، می خواستند حرف خود را به کرسی بنشانند. گویی هیچ هدفی نداشته اند جز اینکه در مبارزه ی دو نظر، نظر خود را غالب کنند و پیش خانواده «سربلند» بمانند. می شود گفت: «لجبازی»

4- با یک مخالفت کوچک، شکست می خوریم. دقیق و کامل فکر نمی کنیم که چه اتفاقی افتاده است و چه باید انجام دهیم. همین که می گفتیم از اینجا نه، گویی از حرم اخراجشان کرده ایم. مثلاً می گفتند: «این همه راه اومدیم که توی حرم باشیم». به خاطر همین تصور هم بود که مخالفت می کردند. ولی کافی بود 50 قدم بیشتر بردارند تا به خواسته خود برسند.

5- خود خواهیم. می گفتند من اینجا بنشینم، گور بابای بقیه که سخت شون می شه.

6- خود رأییم. بعضی ها ما را سوال پیچ می کردند تا نهایتاً بپذیرند نباید وارد شوند. حاضر نبودند تجربه و تصمیم افرادی را که به عنوان خادم ایستاده بودند بپذیرند.

7- هر چیزی را وقتی خوب می دانیم که در راستای منافع واضح و زود گذر ما باشد. خادم ها آدم های بدی هستند چون نمی گذارند من اینجا بنشینم.

8- مرگ خوب است، ولی برای همسایه. اگر من اینجا نشسته باشم و دیگران با رفت و آمدشان مزاحم من باشند، خادم ها وظیفه دارند از عبور و مرور جلوگیری کنند. اما اگر دیگران نشسته باشند، من فقط می خواهم یک لحظه از کنارشان رد شوم و مزاحمتی ندارم، پس چرا این خادم ها جلوی من را می گیرند؟

9- فکر می کنیم که حتماً راهی دارد و اگر چانه بزنیم قبول می کنند. البته خیلی وقت ها هم درست فکر می کنیم.

10- حاضر نیستیم چند قدم بیشتر راه برویم. هر کس می خواست جای مناسبی برای نشستن بیابد، باید 50 تا 100 قدم بیشتر راه می رفت. ولی خیلی ها حاضر نبودند برای نظم عمومی، این هزینه را متقبل شوند.

حرف آخر

خیلی از ما وقتی پیش هم می نشینیم از نظم «خارجی ها» تعریف می کنیم و از اینکه چقدر قانون را خوب رعایت می کنند. ولی فراموش می کنیم که رعایت قانون هزینه هایی دارد، وقتی حاضر بودی هزینه هایش را بدهی، جامعه تو هم مثل جامعه آنها «منظم» می شود.

همان شب قدر اول فکر کردم که اگر خود من می آمدم و از ورودم به هر دلیلی جلوگیری می کردم، آیا می پذیرفتم؟ مطمئن نیستم!

شما هم شاید در موقعیت بالا قرار نگرفته اید، ولی مطمئناً همواره با قوانین زیادی در اطراف خود مواجهید. قوانین نانوشته خانه، قاعده های اداره یا محل کار، قانون های راهنمایی رانندگی و...

10 مورد بالا را مثلاً در مورد قوانین راهنمایی و رانندگی برای خودتان چک کنید و ببینید چقدر قانون گریزید؟

*

این را فراموش نکنم که از نظر اکثر علما «رعایت قوانین مصوب جمهوری اسلامی واجب است». تکرار کنید: «واجب»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۰ ، ۱۶:۲۲
علی اصغر جوشقان نژاد